تاسیان
Музыка
ما در زبان گیلکی واژهای داریم به نام تاسیان که از معنیاش میتوان یک کتاب نوشت اما اگر به طور خلاصه معنایش کنم به حالت روحی آدمی در آن زمانی گفته میشود که فقدان یک کسی را به شدت احساس میکند. یکی که انگار در همه لحظات زندگی با تو بوده است ، در هر لحظه، در هر نفس، در هر نگاه. و درست بعد از نبودنش تاسیان میشود. یک غم فزاینده. یک خفقان عظیم.
قسمت آخر برنامه بود و من در تنهایی، تاریکی و سرمای همیشگی اتاق به تماشایاش نشستهام. یاد آن لحظهای میافتم که شخصیتام را کپی برابر اصل شخصیت این بچه میدانستی. در یک لحظه همه چیز برایم دگرگون میشود. تو برایم تبدیل میشوی به ایرج طهماسب و من همان بچهای که در آن لحظه از زندگی تنها تو را دارد و بس. بچهای که تنها
خواستهاش این است که تو در آغوشش بگیری.
صدای طهماسب بغض دارد و صدای بچه نیز همینطور. رفتن همیشه اینگونه است، نه فقط رفتن ؛ بگذار دقیقتراش را بگویم: « همیشه رفتن از جایی که دلت در آنجاست و مطمئنی که همیشه هم در همانجا خواهد ماند اینگونه است.» دردناک به مانند بریدن دستت با تیزی یک ورق کاغذ. هیچ فکرش را میکردی که آدم با این برنامه گریه کند ؟ هیچ فکر میکردی بچه تخسی که تمام دنیایش کندن چهارصد و پنجاه هزار تومان از این و آن بود اینقدر مفلوک یک بغل و دلتنگ شدن باشد ؟
میبینی طهماسب ؟
میدانی خوشبختیهای عظیمی را در زندگی تصور خواهی کرد، از هر نوع و ترکیبش را. هر سال خوشبختی را در یک چیز خواهی دید. از مسخره و کوچکترین چیزها شروع میشود و به بزرگترین و عجیبترین چیزهای ممکن خواهد رسید، فرضیه خوشبختی را میگویم؛ اما بگذار این را بگویم که خوشبخت آن کسی است که در این مقیاس از رنج ، درد و فقدان یک کسی را شبیه طهماسب داشته باشد که در آغوشش بگیرد و به او قول بدهد که تنهایش نمیگذارد، قول بدهد که از همه چیز و همه کس بیشتر دوستش داشته باشد، قول بدهد که اگر دنیا هم خراب شود و به آخر برسد او بیخیالش نمیشود. قول بدهد اگر اشتباه پشت اشتباه کرد قدرت بخشیدن را به او بیاموزد و دستش را رها نکند. خوشبختی یعنی داشتن یک آغوش و یک شانه برای گریههایی که طولانی و بیصداست. گریههایی که مثل باران بهاری شمال بدون خبر میآید و غافلگیرت میکند. برای آن زمانی که به تنگ آمده ای.
بچه میگوید :
طهماست بیا اینجا کنارم بشین؟
« تاسیان میشود»
طهماسب یه چیزی میگم به کسی نگیا..
«تاسیان میشود»
میشه بغلت کنم ؟
« تاسیان میشود»
تورو خدا بزار بغلت کنم
« تاسیان میشود»
من دلم برات تنگ میشه…
«گریه امان آدمی را میبرد»
و از اینجا به بعدش برای من دیگر نه صدایی از طهماسب وجود دارد و نه از تو . از این نقطه به بعد برای من همه چیز تنها سکوت است و سکوت.
کاش همه در زندگی یک طهماسب داشتند که در لحظه موعود ، در لحظه رسیدن کارد به استخوان ، در لحظه نبرد با اندوه ، در زمان تاسیان کشنده آدمی را بغل میگرفت و میگفت « تو با منی ، دلواپس نباش .»
#تاسیان
متن: #پویان_اوحدی
اجرا: #امیرنظام_صمدآبادی
Пікірлер: 9
چقدر با مزه و عالى با اين صداى گوش نواز . سپاس بيكران امير جان نازنين 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻❤️.
امیر نظام جان مرسی. گمانم مرحوم سایه کبیر شعر و تعیبری از تاسیان دارد. لحظه ای این کلیپ ریلیز شد. خیلی به دلم نشست. صدای شما دلنشین است و موثر❤
عزيزم. 🤗😘❤️🙏🏻
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته برادر مهربان موفق و سربلند باشید متشکرم خیلی ممنون ❤
مدت طولانی میشود ویدیو جدید پخش نکردین 😢 امید به زودی ویدیو های عالی مثل این نشر کنید ❤
@habibaturaby-gt4ru
28 күн бұрын
بله😢😢
👌👌👌👌
تو با منی دلواپس نباش. 🫂❤😔💙