و باز هم با درود،سپاس و آفرین باد بر بانوی گرامی،خوش صدا و آگاه ایرانزمین و هموطن خوبم که لحظه های خوانش و آگاهی را مسئولانه و هنرمندانه با شیفتگان دانایی به اشتراک میگذارد،از توجه و واکنش به هنگام و سریع شما در مورد تقاضا و پیشنهاد مخاطبانتان بسیار سپاسگذارم،پاینده و سرافراز باشید❤❤

@Ravi_Pod

2 ай бұрын

🙏💫🌟 ممنونم از لطف و حمایت شما

سپاس برای این هدیه ی باارزش ❤ بانو هانا آرنت ، فیلسوف و متفکر قرن بیستم را خیلی ها هنوز نمی شناسند ! انتخاب کتاب و چنین موضوعاتی بسیار بجاست وسپاس فراوان از بانویی که این کتاب را با صدای توانمند خود خواندند ، کاری بسیار ارزشمند ارائه دادند که جاودانه خواهد ماند و نوع خواندن چنین کتابی کاری دشوار است ! کلمات و مفاهیم پیچیده ی آن را با نوع خواندن ، تفهیم کرد یا انتقال داد .❤ سپاس فراوان

ترجمه بسيار زيبا وخوانش روان 🌸سپاس

عالی بود

درود بر راوی عزیز ، ممنون از خوانش فوق العاده زیباتون

@Ravi_Pod

2 ай бұрын

♥️♥️♥️

درود وسپاس انتخاب متون با درایت و هوشیاری است .و صدای رسا و خوانش دقیق ودرست شما لذت گوش فرادادن را صد چندان می‌کند.❤

Than you very much

💯👌✌📜✌

🙏🏽🙏🏽🙏🏽🌹🌹🌹سپاس

@Ravi_Pod

2 ай бұрын

ممنونم از لطف و حمایت شما🙏💫🌟

thanks

ممنونم جذاب و جدید بود ❤

❤❤❤

❤🙏

❤❤

از مفهوم ازادی به مفهوم انقلاب پریدن همانقدر بی معنا است که از مفهوم ازادی به مفهوم شخصیتی ماکیاول سخن گفتن همانقدر بی معنا و بنظر پرت و ناهمگون‌.....تا حقیقت ازادی بازیابی نگردد مفهوم ازادی حقیقی بازیابی نمیگردد ...حقیقت ازادی یا بنیان و ماهیت ازادی به مفهوم توان اراده و ازادی ان گره خورده و تا مفهوم توان اراده و ارادی اراده بازیابی نگردد از مفهوم حقیقت ازادی نمیتوان سخن گفت ....روی دیگر ازادی اراده ایفای مسوولیتی است که روی دیگر ان ازادی حقیقی ادمی خواهد بود و این مسوولیت همانند بنیان خلقت و همه پدیده ها دو وجه مثبت و منفی دارد وجه منفی ان حالتی از انفعال است و این انفعال یعنی عدم هرکونه فعل و عمل و یا گفتار و یا حتی پنداری که اسیب به حرمت دیگری یا دیگران باشد و دقت و تمرکز بر این جنبه منفی مسوولیت یعنی حفظ دقیق قلمرو دنیای درونی دیگر یا دیگران و توابع ان مثل مال و انچه متعلقات به دیگری است و جنبه مثبت این مسوولیت جلوگیری از اسیب رساندن دیگری یا دیگران به قلمرو دنیای اندرونی و توابع و متعلقات ان و باضمانت و وثیقه اجرایی از جان گذشتگی و ایفای این دو وجه مسوولیت مابه ازای توان اراده و ازادی اراده ادمی است و اگاهی و وقوف به این توان مطلق در قلمرو میزان اگاهی نیاز به دیگران را اعطا یا هدیه یا کمک یا بخشش ازادی مرتفع میسازد خصوصا به اینکه پذیرش چنین اعطا و کمک و بخشش و هدیه از سوی همنوع خود یعنی عدم اگاهی به توان اراده خود و منزلت و جایگاه شخصیتی و توانمندیهای درونی خود که دون شان ادمی است که چنین پذیرشی را در مورد انچه خود دارد و در قلمرو توانمندیهای درونی خودش وجود دارد بجای بازیابی ان انرا از دیگری مطالبه کند ....تکلیف و مسوولیت بجا اوردنی است و بدون ایفای این تکلیف حقیقت ازادی بازیابی نگردیده است با بازیابی حقیقت ازادی است که ازادی حقیقی را در خودمان بازیابی می کنیم و بازمییابیم که بدون ایفای مسوولیت خود در مفهوم فوق ازادی حقیقی را بازیابی نخواهیم کرد یعنی بازیابی ازادی حقیقی روی دیگر ایفای مسوولیتی است که همزمان هم وجه منفی ان یعنی رعایت حقوق دیگران در مفهوم نهایت دقت در خفط از اسیب به دیکران را رعایت کنیم ودر عین حال و همزمان با از جان گذشتگی خاص در هر زمان در حال از هر نوع اسیب بخود و متعلقات خود جلوگیری کنیم و به معنایی از حق خود دفاع کنیم بدون اگاهی به این توانمندی و ایفای مسوولیت بنیادین خود در واقع خودمان خود را از ازادی حقیقی محروم ساخته ایم .......

ازادی برای ازاد بودن ؛ ....اگر نگوییم جمله ای نامفهوم حداقل مفهوم ازادی را پیچیده کرده یا انرا پیچانده .....مفهوم ازادی از جهت ماهیتی به اندازه کافی پرمحتوی است و مستلزم تمرکز هرچه بیشتر ...ازادی حقیقی مرتبط با اراده ازاد ادمی است یعنی برای درک محتوی مفهوم ازادی ابتدا لازم میاید توان اراده را در خود بازیابی کنیم که متاسفانه بجای اندیشیدن در مورد ان و به علت عقبه رفتاری و دوره رکود و بخبندان فکری نه تنها در مورد ان اندیشیدنی صورت نگرفته بلکه از جهت جهل به موقعیت علمی و دانشی خود و بنحو نااکاهانه ای مورد انکار قرار گرفته است .....ولی مفهوم ان مستلزم فرصت دیگری است ....وقتی از اراده ازاد و توان ازادی اراده سخن گوییم و انهم ازادی حقیقی به دو مفهوم توجهمان جلب میشود ...ازادی حقیقی دو وجه یا دو روی دارد یکی حق و دیگری تکلیف یا مسوولیت ....ادمی در قلمرو دنیای درونی خود تکلیف و مسوولیت دارد تا به دیگری اسیب نرساند و حرمت دنیای درونی یا فلمرو دنیای دنیای درونی دیکران را رعایت کند و روی دیگر ان حراست از دنیا یا قلمرو دنیای دزونی خودش است و ان جلوگیری از اسیب رساندن به دیگری یا دیگران بخود با از جان گذشتتگی و یا به عبارت دیگر حفظ حرمت خود و دنیای درونی خود و توابع ان با از جان گذشتن ......متاسفانه هارنت بدون تامل و اندیشیدن و کشف و بازیابی توانمندیهای درونی مفهوم ازادی را در خارج از توانمندیهای درونی ادمی جستجو کرده و متاسفانه به فردی معلوم الحال بنام ماکیاولی استناد کرده که مثل ایشان کسی است که خود و تفکرات خود را الوده به توهمات یک بیمار ذهنی نموده که نمود یک فرد ضعیف و ناتوان و نقص شخصیتی بوده نموده و خود را در سطح وی تنزل داده است که موجب میگردد به مثل مشت نمونه خروار هر کسی را از ادامه خواندن اندیشه های ایشان منصرف کند .....یکنفر نبوده به او بگوید اینمه اندیشمند معروف کم بوده مه خودت را به ماکیاول و توهمات بیمار گونه و ضعف و زبونی و حقارت وی الوده کنی که هرچه زمان بیشتر میکذرد گند و بوی تعفن این اندیشه متعفن ماکیاول بیشتر و بیشتر میشود که روح خودش را هم میازارد .......