خودشناسی با ذکر یا مؤثر - آیت الله محمدرضا نکونام

انسان سیری از نطفه به علقه (پاره‌ای خون لخته) و سپس مضغه (پاره‌ای گوشت و غضروف)، آن‌گاه عظام (استخوان) دارد و بر استخوان‌های او گوشت پوشیده می‌شود و با خلقتی تازه آفرینش می‌یابد. با پایان یافتن دوران جنینی، انسان به عالَم دنیا پا می‌گذارد.
البته، انسان نُه ماه پیش از آن و به گاه انعقاد نطفه به عالم ناسوت پا گذارده است و نوزاد تازه متولد شده را باید در واقع نُه ماهه دانست.هم اینک تاریخ تولد را هنگام به دنیا آمدن فرزند می‌دانند و در این زمان است که برای کودک خود جشن تولد می‌گیرند در حالی که این هنگام لقاح نطفه است که تاریخ دقیق تولد و به دنیا آمدن فرد می‌باشد.
برخی از انسان‌ها می‌توانند هنگام نزول نطفه‌ای که خود از آن رشد می‌یابند، عشق پدر و مادر خویش را ببینند و صدای آنان را بشنوند و نیز صدای فرشتگانی را دریابند که می‌گویند: فلانی هم پایین رفت. آنان وقتی به دنیا می‌آیند برای خود آن قدر بزرگ هستند که مانند حضرت حجت (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) به هنگام پایان دورهٔ جنینی، برای پرورگار خویش سجده می‌نمایند و آنان جز محبوبان الهی نمی‌باشند.
انسان در دنیا مراحلی دوری و گردشی دارد و بر آن است تا به محدودهٔ اطراف و اختیارات خود بیفزاید. نوزاد به شیر و غذا رو می‌آورد و غذا گوشت را بر بدن او می‌رویاند. او اندک اندک می‌بیند، می‌شنود، می‌اندیشد. او اشیا را می‌بیند و تصاویری را در ذهن خود تنظیم می‌نماید و احساس‌های او قوت می‌پذیرد. هر یک از احساسات نوزاد که نیرومند می‌شود، دسته‌ای دیگر از توان‌های او را زیر فرمان خود می‌گیرد و همین‌طور به قوت، نیرو و امکانات انسان افزوده می‌شود.
انسان‌ها دارای هویت‌های متفاوتی می‌باشند و تنوع آن به گونه‌ای است که نمی‌توان آن را قاعده‌مند نمود. هر نفسی برای خود نوعی خاص است و این‌که گفته می‌شود انسان نفسی یگانه دارد، تنها به صورت اجمال و نوعی گزیده‌گویی و اهمال است، نه تقسیم به صورت منطقی. این کار وقتی سخت‌تر می‌شود که توجه داشته باشیم هر انسانی دارای بی‌نهایت نفس است و در هر لحظه، نفسی متفاوت از نفس لحظهٔ پیش می‌یابد؛ اگرچه یکتایی و یگانگی خود را در هر صورت از دست نمی‌دهد، که این امر نیز بر پیچیدگی و گستردگی کار، به توان بی‌نهایت می‌افزاید.
با این وجود، می‌توان در نگاهی کلی گفت نفس آدمیان دارای سه مرتبهٔ ابتدایی، متوسط و نهایی است. البته این پیچیدگی، ویژگی نفس آدمی است. افزون بر این، امتیاز انسان نسبت به دیگر پدیده‌ها آن است که در مسیر کمال و تعالی، می‌تواند مقام جمعی داشته باشد و از این روست که می‌تواند از سنگ سخت‌تر و از گُل نازک‌تر شود و چرخه‌ای بسیار پیچیده در این میان دارد. انسان بدون توجه به این چرخهٔ شگرف، عظیم و پر رمز و راز، گستردگی خود را نمی‌شناسد و کاستی‌ها، کجی‌ها و نواقص خود را شناسا نمی‌شود تا بتواند در جهت ارتقا، سلامت و راستی معنوی خود حرکتی داشته باشد.
باید توجه داشت نباتات، حیوانات و دیگر اجسام و نیز فرشتگان، دارای نفس هستند؛ هرچند نفس آنان متفاوت از نفس آدمی است و تنوع آن، به اندازهٔ تنوع نفس آدمی نیست و چه محدود یا گسترده باشد، این انسان است که بزرگ‌ترین و کامل‌ترین آفریدهٔ خداوند در نظام آفرینش است.
انسان برخلاف دیگر پدیده‌ها از گسترهٔ بی‌انتها و نامحدودی برخوردار است. وقتی اندکی از اوج این گستره به فهم می‌آید، که دقت شود هر ذرهٔ نمود بدن وی، نفسی دارد با ابعادی نامتناهی که به محاسبه نمی‌آید و گسترهٔ آن را نمی‌توان با مقیاسی جز علم حق‌تعالی به سنجش آورد. باید باور داشت گسترهٔ آدمی و کشش وجودی وی به هیچ مرزی محدود نیست و می‌تواند در هر لحظه بی‌نهایت نمود کنشی را از خود پدیدار سازد. فلسفیان و روان‌شناسان، بارها گفته‌اند انسان‌ها کم‌ترین بهره‌وری و برداشت را از موجودی و امکانات خدادادی خود دارند و حتی پرکارترین و بزرگ‌ترین و برجسته‌ترین آنان، کم‌ترین درصد از توان خود را به کار می‌گیرند و بیش‌ترِ انسان‌ها کم‌ترین درصد توان خویش را به فعلیت می‌رسانند.
آن‌چه برای آدمی حایز اهمیت بسیار است، این است که خویش را بشناسد و قدر خود را بداند تا با شناخت درستی که می‌یابد، بتواند دیگر انسان‌ها و پدیده‌ها را شناسایی و ارزیابی کند. نخستین مهم برای آدمی، آن است که «کیستی» خود را بیابد و به‌درستی به فهم این معنا برسد که از کجا و برای چه آمده است و به کجا می‌رود و در این سیر و حرکت، در کدام مرتبه قرار دارد؟ آیا رشدی اندک دارد یا فردی پرمحتواست؟ آیا از زمینیان است یا توان پر گشودن به آسمان‌ها را دارد؟ حال و هوای او در بیداری چگونه است و خواب وی چون است؟
وی باید با بررسی حالات متفاوت خود، نموداری از اندیشه و کارهایی را که دارد، برای خویش رقم بزند و نمره‌ای منصفانه و واقعی ـ که بیان‌گر رتبهٔ وی در میان صف بلند و بی‌انتهای پدیدارهاست ـ به خود دهد. برخی مردود و اندکی قبول هستند و البته تجدیدی‌ها و تبصره‌ای‌ها نیز برای خود حکایتی دارند. چنین کسی می‌تواند آگاه و دانای به نفس خود باشد و در مسیر آگاهی و شناخت قرار گیرد. کسی که خویشتن خویش را به دقت آزموده است و درصد باطن خویش را می‌شناسد و انگیزه و ارادهٔ خود و راه و مسیری که به باطن دارد را با آگاهی می‌پیماید.
آیت الله محمدرضا نکونام
منبع: وب سایت نشر آثار و اندیشه ها
#انسان_شناسی#خودشناسی#شخصیت_شناسی

Пікірлер

    Келесі