داستان موففیت نستله بزرگرترین شرکت صنایع غذایی دنیا،

نستله بزرگ‌ترین شرکت غذا و نوشیدنی دنیاستو بیشتر از 2000 تا از برند زیر مجموعه داره ، از شکلاتو قهوهو بستنی گرفته تا پاستیلو غذای کودک و آب معدنی.
یک جوری نستله تو صنایه غذایی نفوذ کرده که اگه برید فروشگاهو یک سبد خرید کنی تقریبا غیرممکنه که یه جنسی از خود نستله یا برندهای زیرمجموعش تو سبد خریدتون نباشه
با همه موفقیت های نستله ، اتهامات وحشتاکی هم به این شرکت زدن ،
مثلاً بیگاری کشیدن از بچه‌ها، آسیب زدن به نوزادها، استثمار فقرا، حتی چند سال پیش خبری منشترشد ، که مدیر عامل نستله ادعا کرده که دسترسی به آب نباید جزو حقوق بشر حساب بشه.
اما حقیقت ماجرا واقعا چیه؟
تو این ویدیو بهتون میگم چطور نستله با یک ایده انسان دوستانه شروع شد و میلیون ها دلار برای صاحبانش پول درست کرردو چرا الان با این اتهامات وحشتناک رو به رو شده
پس اگه موافقین ممنون میشم که بالایکو سابسکرایب با ادامه این ویدیوبا من همراه باشید
بخش اول: ظهور نستله
اگه می‌خوایم از پشت‌پرده نستله سر در بیاریم، اول باید بریم سراغ اون مردی که همه این ماجراها رو شروع کرد.
قصه نستله از فرانکفورت شروع می‌شه؛ سال 1814، پسری به اسم هنری نستله توی یه خونواده شلوغ و پرجمعیت به دنیا میاد. شغل آباء و اجدادی این خونواده شیشه‌بری بود و از پدر به پسر میرسید. اما هرچقدر هنری بزرگ‌تر می‌شد، بیشتر می‌فهمید که چقدر شیمی رو دوست داره؛ این شد که راهش رو از خونواده‌ش جدا کردو به جای دنبال‌کردن حرفه خونوادگیشون، تصمیم گرفت داروساز بشه. البته که همچین تصمیمی منجر به اختلافو عاق پدر و پدربزرگش هم شد. اما هنری مصمم بود که راه خودش رو دنبال کنه؛ این شد که توی 15 سالگی، به‌عنوان شاگرد داروساز اولین کارشو شروع کرد. وقتی متوجه شد سویس به نسیت آلمان تو شیمی و داروسازی قوی تره ، از آلمان رفت سوئیسو رو مطالعهو ساخت داروها و آزمایش‌های شیمیایی کار کرد. اونجا بود که هنری یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان رو راه‌اندازی کردو هنوز هم که هنوزه، شهر وُی وِی سوئیس مقر اصلی نستله‌ست.
هنری ادم باهوشو خلاقی بود، ایده‌های مختلفی رو برای کارآفرینی امتحان کرد؛ از تولید و فروش مشروب بگیرید تا ساخت سرکهو عرقیجاتو نیشکرو لیموناد، حتی تو یک زمانی سعی کرد کود کشاورزی درست کنهو به کشاورزا بفروشه .اما هیچکدوم این ایده‌های تجاری، خیلی هم مطرح و موفق نشدن ؛ تا اینکه هنری تو دهه پنجم زندگیش بالآخره به اون موفقیتی که همیشه دنبالش بود رسید. حتی خیلی بیشتر از اون چیزی که فکرشو میکرد.
ماجرا از جایی شروع شد که یک مقاله درباره مرگ و میر نوزادها منتشر شد؛ توی مقاله گفته شده بود که مرگ و میر نوزادها به نسبت گذشته بیشتر شده، چون خیلی از خانوم ها به دلایل مختلف نمیتونن به بچه هاشون شیر بدن یا بعضی از بچه ها به شیر مادرشون حساسیت دارن.
هنری واقعا ناراحت شده بودو میخواست هرکاری میتونه برای حل این مشکل انجام بده متوجه شد که این مشکل بزرگ، می‌‌تونه یه فرصت بزرگ هم باشه. تصمیم گرفت از تمام دانشو تجربش استفاده کنه که بتونه یه جایگزین مصنوعی برای شیر مادر درست کنه تا شاید بشه جون این همه بچه رو نجات داد؛ این شد که شروع کرد به مطالعه و تحقیق درباره شیر مادر و انجام یه سری آزمایش روی مواد مختلف. مشگلی که تو زندگی شخصیش هم داشت دلیلی شده بود کارشو جدی تر دنبال کنه همسر هنری به‌خاطر مشکلات جسمی که داشت علی الرقن علاقشون به بچه نمی‌تونست بچه‌دار بشه؛ برای همین به واسطه غریزه مادرانه‌ش، خیلی به بچه‌های دیگه فکر می‌کرد و یکی از مشوق های هنری برای پیدا کردن یک جایگزین برای شیر مادربود تا شاید بتنونن جون بچهای زیادی رو نجات بده.

Пікірлер: 3

  • @aflatoun49
    @aflatoun4910 ай бұрын

    جالب بود...🎉

  • @tiktokcar
    @tiktokcar10 ай бұрын

  • @Reza.Jahaanbakhsh
    @Reza.JahaanbakhshАй бұрын

    منی که با کاور ویدئو ترسیدم 😂 چون فقط با سرلاک بزرگ شدم

Келесі