ما را سریست با تو که گر خلق روزگار، دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم
گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من ، از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم
در اینجا سخنانی که بنظرم ارزش دارند از جناب استاد مصطفی ملکیان شنیده شوند و باقی بمانند و بر روی آنها تفکر شوند را بارگزاری میکنم. بارگزاری گفتگوها صرفا جهت عرضه افکار و بیان نظرات گوناگون است و نه تایید آنها. ضمنا مسیولیت کامنتها و صحبتها نیز برعهده اینجانب نیست. از همراهان خوب کانال هم تقاضا دارم اگر کانال را مفید یافتند به دوستان خود معرفی کنند و با کامنت های خود این کانال را با نظرات خود غنا ببخشند.
مراد ملکیان از انسان معنوی، کسی است که به سه ایدهیِ فوقالذکر قائل باشد. «این معنویت را کسانی از راه عرفان حاصل میکنند، کسانی از راه تشرع به دین و شریعت خاصی، و کسانی از راههای دیگری که راههای سکولارتری است.»آنچه اهمیت دارد قائلبودن به سه ایدهیِ بالا است. وقتی معنویت و عقلانیت، یعنی معنویت با این سه شقی که ذکر شد و عقلانیت با آن دو شقی که ذکر شد؛ در کسی جمع شود، آن بخشی از زندگی آرمانی را که بهدستآوردنش در اختیار او است حاصل میکند.
Пікірлер
تشکر از جناب استاد و دست اندرکاران کانال
خدا قوت با عشق
درود بر استاد ملکیان.
درود راه آن است که به هر شیوه اخلاقی جلوی شکاف طبقاتی را گرفت.
فوقالعاده
استاد دانشمند ملکیان عزیز و بزرگوار خدا به ایشان عمر طولانی بدهد 🌱❤️
درود بر استاد ملکیان
Thanks
امید از خوشبینی می آید افراد بدبین ذاتا ناامیدند
حضور فرهنگی دین در روش خردمندانه ایست که ارائه می دهد نه بنام دین که با ارائه حقیقت خود به ساخت قدرت
وقت ندارم دین را هم کم نمی شناسم اگر منظور دین شماست که دکان ایدءولوژیک است اگر منظور حقیقت دین است که دین حقیقی خردگرایی ست
چون مذهبی ها می خواهند با شرع حکومت کنند و از قرارداد اجتماعی و حکومت قانون گریزانند و کاری هم با وجدان ملت ندارند
تواضع در مقابل حرف ناحساب درست نیست
دقیقا جناب عالی قراردادهای اجتماعی را رد می کنی و وحدت وجود را واجب در صورتی که قرارداداجتماعی روبنایی است در خور فهم عامه که به سمت وحدت وجود جهت دارد
عقیده نه عقیده وقتی صادقانه باشد انعکاس هویت است اما شخصیت می تواند با هویت دو تا باشد و همچنین عقیده از سر سیاست می تواند با هویت دوتا باشد اینجا درس فلسفی نمی دهد حتی حدیث و منقول هم نیست بازی کردن و سفسطه گریست در جهت مصلحت رژیم حاکم
همه جا یک باید اخلاقی هست باید دید زور ضرورت خردگرایی می چربد یا زور متوهم الله
وقتی بین دانش و خدا دوگانگی یافتی خدا دیگر خرد نیست بلکه مصلحتی است که از ظن خود به او توسل می جویی اما تحقیق خدا و نسبتش با اخلاق که تحقق خدا بوده هنوز روشش پا بر جاست آنوقت در تحقیق به استحکام خرد خدا می رسی می ماند روش غایی و دور از دسترس بردن خدا که اینبار همه را با قرارداد اجتماعی در مسیر خردگرایی قرار می دهد زیرا وجدان نه مصلحت می پذیرد نه مصالحه
جهتگیری غلط است که ما را به عرصه بدو بدتر می رساند
از ظن من ادراک کل هستی گسستن از قالب ذهنی خود است و یک پله بالا رفتن و باز گسستن از قالب ذهنی و یک پله دیگر بالا رفتن ...یعنی هردم کشتن هویت ومدتی بی قرار شدن و دوباره از سر ضرورت شکل می گیرد تا در انتها در خرد شکل بگیرد
But But I think that it will not work for me so so I will have a better chance of getting back into the same thing again
طرف زیر پرچم صهیونیستهاست و لیبرالها را نقد می کند والبته لیبرالها بدشان نمی آید آنها خودشان هم پیوسته خود را نقد می کنند
👍🏻🙏🏻🙏🏻
ما هر چه داریم از ادبیاتمان داریم اگر به فرهنگمان می بالیم به خاطر ادبیاتمان است و اگر هنوز زنده ایم مدیون ادبیاتمان هستیم
اعتقاد معرفت شناسان مبارک خودشان ! ما باید به شناخت برسیم که شناخت شناس شویم چیزی جز اجماع نمی ماند و آن محدود به حوزه معرفت شناسی نمی شود
ایدءولوژی گفتگو پذیر نیست مخصوصا همذات پنداران با آن ذوب در آن هستند هویت را طرف باید خود خواسته به آتش بکشد که با هویت خود راحت است و مشکل ندارد. اگر تمارض به علاقه می کنی من چیزی بنویسم که نیاز به علاقه کسی ندارم من برای خودم می نویسم اگر می خواهی با دید ایدءولوژیک نقد کنی که من دید ایدءولوژیک را رد می کنم پس نقدت هم ارزش نخواهد داشت
دقیقا همه حکومتهای ایدءولوژیک تروریستند 😂
از دین ساخت قدرت ساخته اند حال آنکه دین رابطه متعالی بین انسان و خداست واسطه نمی خواهد مفسر هم نمی خواهد
عواطف ما وقتی لبریز باشند مثل قطب نما می مانند ما را بی چون وچرا متمرکز می کنند تنوع مشکل ندارد
همیشه مجری بیشتر ور میزنه!!!! چرا اینجوریه؟؟؟!!!!!
دست بردارین ازین استاد استادد گفتن. خجالت بکشین.
از خدا میخواهم استاد ملکیان هم به صد سالگی برسند و ما بتوانیم از ایشان استفاده کنیم.❤
جان مادرم میخواهی بفهمی سوادت بره بالا استاد گوش کنید ❤🎉🎉🎉
استاد ارادت سرت سلامت
با اینکه طرفدار اقبال لاهوری نیستم او را تخطئه نمی کنم و این شعرش را خیلی دوست دارم فطرت آشفت که از خاک جهان مجبور/خودگری خود نگری خودشکنی پیدا شد کلا شعر میلاد آدم اقبال جاودانه است
اصلا رمز رهایی بخشش خود و دیگران است و نکته ای که تازه دریافته ام در نبود آدمیت حال را هم رها کردن و پناه بردن به حقیقت است یعنی عطای این جهان را به لقای آن بخشیدن و این به معنی زهد به صورت انتخاب نیست بلکه پناهنده شدن به زهد از سر ضرورت است
خدا یک مفهوم عاطفی بخردانه عالمانه و... محدود به ماده نیست ولی با زهد دریافت نمی شود بلکه با مجرد کردن عناصر ذهن در خوبترین حالت ظاهر می شود سلبی نیست ایجابی است اگر خواستی بالاتر از خرد عامه قرارش دهی بهش ایمان داشته باش مصادره جنس خودت نکن مال همه انسانهاست
نمی توان گفت گالیله اخلاقی نبود زیرا ضرورتهای اخلاق با علم قابل تغییر است اما در تحقیق اخلاق بودن آیا سقراط و حلاج کاملا در تحقیق اخلاق بودند ؟! این افلاطون بود که از سقراط یک اسطوره اخلاقی ساخت و سقراط هم انسان اخلاقی بود اما احتمالا فرق بین اخلاق و فلسفه عملی را نمی دانست که این پاسخی است که من هم مدعی دانستن آن نیستم
چطور مجبور میشیم عقربرو میکشیم ولی ترجیحتون اینه که انسانرو نباید کشت؟ تا جایی که امکان هست باید از جان اون predator دفاع کرد چه حیوان چه انسان. درد اینروزای فلسفه اینه که بیشتر تمرکز رو نجات انسان هست و خود انسان و نه هستی در معنای کل. کمی دلسرد شدم از این کامنت ملکیان.
عالی
خود را بخشیدن کار سختی نیست مهم این است که خدا ببخشد و خدا حق خود را می بخشد اما حق الناس را نمی بخشد
معنا دادن به رنج مثل کار کردن با معنی می ماند کار زحمت دارد اما نتیجه اش شیرین است دومی و سومی هم همین اولی است خودشناسی کار در جهت شناخت حقیقت است رنج نکشیدن دیگران هم کار اخلاقی است
باارزوی سلامتی وشادکامی برای استادعزیز
بت پرستان مکه هم بر دین پدرانشان بودند !
حقیقی ترین معنی در زندگی خانواده است ما اخلاق را هم در خدمت حریم خانواده می خوایم و پیشرفت ارزش احترام به ارزشهای زوجین است اخلاق اینگونه متولد شد و ارزش اینگونه تکامل یافت
اخلاق در ایدءو لوژی نمی گنجد زیرا باید با معلومات خلایق و حقیقتی که دارند همراه شد پس ارائه حقیقت تنها به وجدان اخلاقی شده در آخر راه است و این یعنی آزاد اندیشی نه دایره تنگ ایدءولوژی
قوانین زمانی مشروعیت دارند که قانون اساسی فقط حافظ حدود ضرورتهای اخلاقی باشد
متاسفانه ذهن از زیر بنای هویت آگاه نیست مگر اخلاق گرا شود و در تحقیق بیفتد و هویت را ذوب در ارزش اخلاقی کند و اخلاق هم ضرورت تمدن است
نفس یعنی هویت
سپاس از هردو بزرگوار ،بهره بردیم
❤❤❤❤