تنها دخترم نه تنها به من و پدرش نیاز نداشت و دل تنگمون نمیشد بلکه از بودن و حضور ما خجالت میکشید...

تنها دخترم نه تنها به من و پدرش نیاز نداشت و دل تنگمون نمیشد بلکه از بودن و حضور ما خجالت میکشید...
► تلاطم ، راوی داستان های زندگی
🔶 لطفا ویدیو رو لایک کنید و با بقیه به اشتراک بزارید تا کانال دیده بشه. ممنون
🔶 تلاطم رو سابسکرایب کنید و روی آیکون "زنگوله" کلیک و گزینه‌ی "همه" رو انتخاب کنید تا ویدیوهای بعدی ما رو از دست ندید.
#داستان
#پادکست

Пікірлер: 104

  • @maral60
    @maral6010 ай бұрын

    وافعا چقدر دلم برای این پدر و مادر زحمت کش سوخت و از بی عاطفه بودن دختر قلبم به درد آمد 😢😢

  • @mohammadjgarvand3420
    @mohammadjgarvand342010 ай бұрын

    من جای شما باشم هیچ وقت به دیدن آزاده نمیرم و برای همیشه فراموشش میکنم

  • @zari.m6804

    @zari.m6804

    10 ай бұрын

    دقیقا

  • @iranirani285

    @iranirani285

    10 ай бұрын

    تو پدر مادر نیستی درک کنی

  • @user-if5pv4fj3n

    @user-if5pv4fj3n

    10 ай бұрын

    ​@@zari.m6804۸۸۸۸۸۸م

  • @user-id2ck1cm7f
    @user-id2ck1cm7f7 ай бұрын

    باعرض سلامو خسته نباشید خدمت استاد هنجره طلا امید روزها ودقایق شادو سرخوشیه فراوان

  • @mishahasani9970
    @mishahasani997010 ай бұрын

    چقدر این دختر سنگدل و بی عاطفه و بی احساسه و چه پدر و مادر زحمتکشی داشته چطور دلت میامد با این پدر و مادر این رفتار رو بکنی وای خدا قلبم بدرد اومد 😮😢

  • @shahlashoaei3572
    @shahlashoaei35729 ай бұрын

    دستتون درد نکنہ وای کہ چقدر قلبم درد گرفت بخاطر این پدر مادر عزیز😢😢

  • @user-fn7wd3fn6m
    @user-fn7wd3fn6m10 ай бұрын

    واقعا چه آدمایی پیدا میشه حالم از اینجور آدمهای تازه به دوران رسیده به هم می خوره

  • @sogand7065
    @sogand706510 ай бұрын

    درود بر جناب آقای منظوری عزیزم 🌹🌹🌹 با وجود همچین بچه هایی آدم آرزو میکنه کلا هرگز بچه دار نشه

  • @abbashidare8838
    @abbashidare883810 ай бұрын

    خیلی از خانواده ها هستن که بچه شون،به حرف پدر و مادر گوش نمیدن آخرسرشون به سنگ میخوره.آخ اون پدر و مادر.دست راوی وفرستنده داستان درد نکنه ممنون ومرسی راوی خوش صدا و بی نظیر داستان آقا (منظوری)👍👍♥️♥️👌👌🙏🧿🧿

  • @user-wj1ns9qq6b
    @user-wj1ns9qq6b10 ай бұрын

    سلام داستان غم انگیزی بودممنون ازشما💜💜💜💜💜💜💜💜💜

  • @zero.845
    @zero.84510 ай бұрын

    ممنون آقای منظوری عالی بود ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

  • @user-zi4ui1qm9w
    @user-zi4ui1qm9w10 ай бұрын

    سپاس

  • @bihamti
    @bihamti10 ай бұрын

    مثل همیشه عااالی Tank you

  • @roya_beygi
    @roya_beygi10 ай бұрын

    تشکر ازشما آقای منظوری محترم وکانال قشنگتون ممنونم 🙏🙏👏👏🌹🌹🌷🌷

  • @farshadeidipour1748
    @farshadeidipour174810 ай бұрын

    درود عمو فرهاد گرامی I love you forever. Best voice for all time dear Farhad

  • @angelarahmati5497
    @angelarahmati54978 ай бұрын

    وای چقدر حالم بد شد خداوند همه را به راه راست حدایت کند

  • @farzanehmahmoodymogadam
    @farzanehmahmoodymogadam10 ай бұрын

    وای چطور دلش میاد دختره که با والدینش اینجوری رفتار کنه

  • @parvanehbashiri1077
    @parvanehbashiri107710 ай бұрын

    شما نظير نداري ❤❤❤❤

  • @simadini7859
    @simadini785910 ай бұрын

    سپاس از کانال خوب تلاطم و آقای منظوری عزیز بابت روایت این سرگذشت دردناک 🙏🌹🌹🙏

  • @EZRAEUIL
    @EZRAEUIL10 ай бұрын

    سلام وعرض ادب ،خدایش حالمو خراب کردی قلبم اتیش گرفت 😢😢😢

  • @fakher-cfk936
    @fakher-cfk93610 ай бұрын

    آقا فرهاد و تیم عالی تلاطم😊✋🌺🥀🌹❤️ واقعا صد افسوس ...

  • @Magnoliya1346
    @Magnoliya134610 ай бұрын

    با سلام به تک صدای تلاطم وایرانیکا وهشت ونیم واقعا متاسفم برای اینچنین ۴رزندان وافرین واحسنت به شرف وغیرت ودرک این پدرومادر تلاشگر ومهربان ایول دارن وقتی خودازاده مادر بشه تازه درک میکنه که مادرومادربودن یعنی چه اونموقع احساسشون روازاده رفتارهای زشتش درک میکنه وازهردستی بدی ازهمون دست پس میگیری درپناه حق باشین یاعلی❤🎉😢😮😢

  • @ShahramAzari-zs4tq
    @ShahramAzari-zs4tq8 ай бұрын

    باعرض سلام ودرود فراوان وباتشکرفراوان از راوی عزیزم استاد منظوری خوش صدا که واقعا ارامش خاصی به ادم میدن خیلی دنیایه کثیفی شده قلب ادم واقعا به درد میاد با این چیزا پدرو مادر واقعا به نظره من دو انسان باارزش هستن که در موردشون هیچی نمیشه گفت وزبان قاصره که خوده من هم از وجودشون بی نصیببم وبه رحمته خدارفتن واقعا خواهش میکنم قدرشون رو بدونید نزارین دیر بشه ممنون

  • @HakimeDadashi
    @HakimeDadashi10 ай бұрын

    صدای شما بی نظیر ه

  • @simadini7859
    @simadini785910 ай бұрын

    وایی خدااااا چطور دلت اومد آزاده خیر ندیده تُف به اون وجودت دخترۀ چشم سفید واقعاً متأسفم برات 🤬🤬🤬

  • @Evertraveller
    @Evertraveller2 ай бұрын

    The art of giving has to have boundaries otherwise that is the outcome, she was not though to appreciate.

  • @mohemadrazakh9695
    @mohemadrazakh969510 ай бұрын

    5👍 درود بر شما هموطن عزیز و خوبم ممنون و سپاس از زحمات شما عزیز 💐💐💐💐💐

  • @mahdihosseini341

    @mahdihosseini341

    10 ай бұрын

    5👍 قضیه اش چیه

  • @mohemadrazakh9695

    @mohemadrazakh9695

    10 ай бұрын

    @@mahdihosseini341 لایک شماره ۵

  • @meri-mq9vr
    @meri-mq9vr10 ай бұрын

    من قربون این جور پدرای خوب بشم

  • @Sani-oh5hp
    @Sani-oh5hp10 ай бұрын

    Shoma pishe azade narid va khodetono kochik nakonid lotfan, hamchin dokhtare cheshm sefidiro faramosh konid

  • @avazirooni9120
    @avazirooni912010 ай бұрын

    عزیزان خداشاهده قبول دارم که آدم باید همیشه برای پدرو مادر احترام قائل باشه خیلی عزیزن ولی برعکسشم تمام ائمه و حتی خدا گفته ینی بچه هم به گردن پدرومادر حق داره.... بعضی وقتا پدرو مادر اینقدر به بچه‌ها ظلم میکنن و حتی بین بچه ها دومی و استثنا میزارن که روح بچه شخصیت بچه اعتماد بنفس بچه رو هدف قرار میده و اون بچه تا آخر عمر تو عذاب بسر میبره من کاری به این داستان ندارم یا به خطای دختر این داستان ولی خیلی وقتاهم عکس این داستان ناجور صادقه و دل و قلب آدمو بدرد میاره.... بعضی پدرومادرا از شمر و یزید بدترن ای کاش دلم سفره بود و‌بازش میکردم فقط بگم مادرم بعد ۳۵ سال بهم گفت حلالم کن منم چاره‌ای ندلشتم با تمام قلبم حلالش کردم و حتی پدرم رو من باخدا معامله کردم فقط بدونین تو تمام موارد دنیا یه سری استثناها وجود داره که اتفاقا میتونه دردناک باشه و اگر کمک خدای عزبز و نازنین نبود انسان از شدت ناراحتی میمرد یا مرگ تدریجی ناجوری داشت.... کاشکی تو‌ موارد عاطفی و روحی استثنا نبود اگرم بود حداقل درمورد پدرو مادر نبود.... من کینه‌ای نیستم ینی کینه‌ای بودن تو ذاتم نیست من برای رضای خدای خودم و از نظر نفس عمل دلم نمیخاد تو دلم سیاه نامه باشه.‌‌... خدایا عاقبتمونو ختم به خیر کن و گذشته رو به بهترین نحو ممکن برامون جبران کن... داداش فرهاد عزبز سلام منو از تگزاس ایالات متحده پذیرا باش.... care of you my dear friend mr farhad manzoori❤❤❤❤❤🇺🇸🇺🇸🇺🇸

  • @user-jj2hk2ks5q
    @user-jj2hk2ks5qАй бұрын

    یا رب روا مدار که گدا معتبر شود❤❤❤

  • @alasarafan1284
    @alasarafan128410 ай бұрын

    دل شکسته دیگه ترمیم نمیشه

  • @user-kc4qq5nh2w
    @user-kc4qq5nh2w10 ай бұрын

    مادرم همیشه یک مثال قدیمی میزنه که:دِلِ مادر به فرزنده،دِلِ فرزند به فرسنگ😔

  • @pashapasha5695
    @pashapasha569510 ай бұрын

    👋👋👋

  • @roya_beygi
    @roya_beygi10 ай бұрын

    😢😢🥺🥺😔😔

  • @Yeganeh-zr9bp
    @Yeganeh-zr9bp4 ай бұрын

    😢😢😢😢❤❤

  • @user-tn4zr3rk3d
    @user-tn4zr3rk3d10 ай бұрын

    خدااااا چقد این داستان دررررررد داشت....😢😢😢

  • @leilijon4828
    @leilijon482810 ай бұрын

    دلم شکست اعصابم خرد شد

  • @mohammadRahimi-pg7cx
    @mohammadRahimi-pg7cx10 ай бұрын

    سلا‌دادش‌گلم‌خسته‌‌نباشی🌛🧿⭐شب‌بخیر

  • @shahlamousavi9468
    @shahlamousavi946810 ай бұрын

    😢😢😢😢😢😢😢😢😢

  • @user-tg9bw1vj3e
    @user-tg9bw1vj3e10 ай бұрын

    بعضی ادمهاازحیوان پست ترند آفرین به پدرکیوان

  • @mariebayattork1629
    @mariebayattork16299 ай бұрын

    cheghadr delam baraye pedar va madaresh sokht.Dokhtare pasfetrat

  • @afsoon8228
    @afsoon82283 ай бұрын

    😐😐😐

  • @siminarya9049
    @siminarya904910 ай бұрын

    این قصه برای من آشناست ... خواهر منم با پدرو مادرم کارهائی کرد که هیچ دشمنی با آدم نمیکنه ...

  • @leilasodagaran1966
    @leilasodagaran196610 ай бұрын

    داغ منوتازه کردین منم همین دردکشیدم میکشم خداکند گدامعتبره نشه اه روزی خودشون پدرمادرمیشن امیدوارم بچه هاشون همین رفتارهاباهشون بکند 😪💔بقول دکتری حرف خوبی زدخودتون تمام کمال خرج بچه نکنید حالا میفهمم امیدوارم دختر روزی سرعقل بیاد

  • @negarella_

    @negarella_

    10 ай бұрын

    شما چه مادری هستین گه بچه‌تونو نفرین میکنین! حق داره نخواد شما رو... حق داره...

  • @leilasodagaran1966

    @leilasodagaran1966

    10 ай бұрын

    @@negarella_ میشه شما حرف مفت نزنی سرت بندازتوزندگی خودت تاوقتی جای کسی نیستی حرف نزن قضاوت نکن نمیشه چیزی نوشت هرکی میاد یه چیزی میگه

  • @moj008
    @moj0086 ай бұрын

    باید دید چه به سر این دختر آوردن که نمیخواد ببیندشون

  • @SKA_UKRAINE
    @SKA_UKRAINE10 ай бұрын

    💜💝💗💚💙❤💛

  • @user-mz2pz3wt2y
    @user-mz2pz3wt2y10 ай бұрын

    Like🌹🌹🌹🌹

  • @user-ry7bn6rt7v
    @user-ry7bn6rt7v10 ай бұрын

    لعنت به این دنیا

  • @user-lb8db2el4y
    @user-lb8db2el4y8 ай бұрын

    سنگ دل نیستم،فقط میتونم بگم امیدوارم خودش هم پیر شد بدتر ازاینها سرشون بیاد،😢😢😢😢

  • @azarakhsh6647
    @azarakhsh664710 ай бұрын

    5:45 واقعا هیچ دختری لیاقت این همه خوبی رو نداره همه شون گربه صفتن هرکاری براشون کنی یادشون میره فکر میکنن وظیفته

  • @parisabahmani459
    @parisabahmani4599 ай бұрын

    😡😡😡

  • @meri-mq9vr
    @meri-mq9vr10 ай бұрын

    خدایا من چقد باید از جریانات قلبم تیر بکش

  • @leilijon4828
    @leilijon482810 ай бұрын

    اینجور ادمها به نون نمی رسن

  • @gityyaghoubian4151
    @gityyaghoubian41519 ай бұрын

    با سلام، آیا تمام این داستانها واقعی هستند یا خیالی ؟

  • @IsanShaban-jk4tc
    @IsanShaban-jk4tc9 ай бұрын

    اعصابم خوردشدوگریه کردم قلبم درداومدخدالعنت کنه آدم مادیاتیو

  • @user-qf6tl3nl2v
    @user-qf6tl3nl2v10 ай бұрын

    واقعا دلم سوخت اگر سگ بزرگ میکردند وفاش از این دختر بیشتر بود وبلوالدین احسانا کلام صریح خداوند است دکتر بودن با محبت وپدر ومادر دوستی معنا پیدا میکندوگرنه هیچ کس کفن جیب دار باخود نمی برد بمیرم واسه همچین پدر مادرهایی خدا عاقبت همه را ختم بخیر کند امین

  • @zaniarhajxezri7384
    @zaniarhajxezri738410 ай бұрын

    اولین کامنت ولایک بعدن نگیند من اولم

  • @Fredi8389
    @Fredi838910 ай бұрын

    💛💛💛درود بر خاندان پهلوي ‎به اميد ازادي ايران🧡🧡🧡 ‎‏‎‏‎‏‎‏‎زن زندگي ازادي❤️❤️❤️ ‎‏‎‏‎مرد ميهن ابادي🩷🩷🩷 ‎‏‎thanks so much 💜💜💜 ‎‏‎‏‎‏‎‏‎‏‎‏‎‏‎‏‎‏‎‏‎‏💛🧡❤️🩷💜💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙

  • @panguan673
    @panguan67310 ай бұрын

    باسلام دردم تازه شد،منم وضع مالی خوبی نداشتم یک روزخواهرم بهم گفت من ازوجودتوخجالت می کشم،بعدهااینقدربزرگ شدم ،وضعم خوب شد،گارگرمن ازخانوادم بالاتربود،ولی من هیچوقت نخندیدم همیشه افسرده و غمگین

  • @user-mh4rp6yd8l
    @user-mh4rp6yd8l10 ай бұрын

    صدا مخملی خودوم❤❤🎉🎉

  • @clip_dub
    @clip_dub10 ай бұрын

    دختره ی بی چشم و رو. امیدوارم بچه اش سرش بیاره

  • @hatamehhalvachian1980
    @hatamehhalvachian198010 ай бұрын

    به طور کلی نباید کسی و زیاد تو‌زندگیتون بزرگ کنید و آدم حساب کنید حالا هر کی میخواد باشه پدر یا مادر خواهر یا برادر یا فرزند این تو ذات آدماست که وقتی زیادی تحویل گرفته میشن هاررر میشن

  • @sayransharif851

    @sayransharif851

    10 ай бұрын

    كاملادرسته

  • @HelloWorld-or1se
    @HelloWorld-or1se10 ай бұрын

    این آزاده خانم بالاخره چوبش رو میخوره اون هم بالاخره بچه دارمیشه

  • @IsanShaban-jk4tc
    @IsanShaban-jk4tc9 ай бұрын

    کارماشوپس میده حالاببین

  • @shaghayeghsm2448
    @shaghayeghsm244810 ай бұрын

    واقعا برای این دختر متاسفم بیچاره پدرو مادرش اگه یه حیوان میاوردن تو خونشونو بهش محبت میکردن بیشتر قدر محبت هاشونو میدونست حاضرم به جرات قسم بخورم این دختر از کارش پشیمون نشد بیشتر از مادرش کینه کرد چرا کاری کرد که خانواده شوهرش فهمیدن واقعا متاسفم براش قربون هر چی غریبه پدر و مادر کیوان با اینکه غریبه بودن معرفتشون از این دختر سنگدل بیشتر بود فقط خوشحالم از اینکه دست این دختر برای خانواده شوهرش رو شد خانواده شوهرش فهمیدن این دختر وقتی به پدرو مادرش رحم نکرد به هیچکسی رحم نمیکنه ذات واقعیشو شناختن فقط بخاطر ابروشون مجبور شدن به عنوان عروس قبولش کنن وگرنه مطمعنم خانواده شوهرش با اینکارش دیگه تحملش نمیکردن خیلی سریع طلاقش میدادن کسی که وجود پدرو مادرشو انکار میکنه مطمعن باش خیلی کارهای دیگه هم ممکنه بکنه

  • @leilameshkipoosh3102
    @leilameshkipoosh31029 ай бұрын

    چ بچه بی عاطفه ای 😔 بچه رو به چ بدبختی بزرگ کن اخرم بهت این حرف رو بگه😔

  • @samiraarezaei
    @samiraarezaei10 ай бұрын

    ســـــلام🌹🌹🌹درودفـــــراوان بـــــہ آقاۍمنظـــــورۍراوۍخـــــوش صـــــداۍکانال🌹🌹🌹مـــــوفق وپایـــــدارباشـــــۍدوســـــت عـــــزیـــــز🌹🌹🌹 🌹🌹🌹👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍🌹🌹🌹👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏🌹🌹🌹👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌🌹🌹🌹

  • @sheilashamp504
    @sheilashamp50410 ай бұрын

    نیا پیشش بزار همین جا تنهایی بچه بدنیا بیاد بی کمک من دو تا از بچه هام ایران بدنیا آمدند نفهمیدم چون مادرو خواهر برادر خاله همه بودند دوتا هم اینجا امریکا بدنیا آمدند من شوهرم و دوتا بچه هام بودیم چند نا دوست هم که نیم ساعت آمدند و رفتند قدر پدرو مادر و خانواده و فامیل داشتن را اینجا میدانی . حالا بچه ها بزرگ شدند نوه ام را خودم بزرگ کردم بچه هام میگن بدون تو چیکار میکردیم . روح همسرت شاد و یادش گرامی .

  • @azarpishgah1532
    @azarpishgah153210 ай бұрын

    دختر من ارزوی شنیدن صدا و دیدن روی پدرش رو داره بعضی وقتها دلش میخواد سرشو رو شونه پدرش بزاره ولی افسوس که در بین ما نیست پدرش ارزو داشت که یک وکیل خوب بشه ولی الان دخترم میگه من بخاطر دل بابا درس خوندم و وکیل شدم ولی بابا اینقدر زنده نموند که حتی دانشگاه رفتن منو ببینه تورو خدا هرکس پدر و مادر فداکار و مهربونی داره قدر اونها رو بدونه😢😢😢😢

  • @zari.m6804
    @zari.m680410 ай бұрын

    من جای شما بودم تا موقع مرگم هم نمیخوام همچین بچه ایی رو ببینم .چون دل پدرش که همسر شما بود و شکست و هیچ وقت دیدنش نیومد .پدر و مادر هرچی که باشن باعث خجالت نیستن

  • @naderakhzari7969
    @naderakhzari796910 ай бұрын

    ســــــــــــــــلام خدمت اهالی کانال وآقافرهاد گٌل وصدامخملی. خوب همیشه تابوده ازاین نوع فرزندها بوده. ولی قدیما کمتربود ولی دردهه های اخیر خیلی زیاد شده این زندگیهای تجملی که مردم واسه خودشون ساختند همینه قبلانا کسی تلویزیونی فرشی یخچالی اگه میخرید اول اینکه درنگهداری او زیاد دقت میکردن که خراب نشه واگرهم خراب می شد بارها تعمیرش میکردند. ولی الآن وسیله نونو فقط بخاطراینکه فلانی فلان مدل راخریده یکی دیگه وقبلی یا جایش درانباریه یا سمساری دلهاشونم به همین صورته

  • @sepidari
    @sepidari10 ай бұрын

    این دیگه چه مدلشه این همه زحمتی که برات کشیدن رو ندید گرفتی خاک تو اون سرت من بر عکس تو بیشعور من بدون خانواده ام نمی تونم زندگی کنم مخصوصاً مادر ام بهش کلی وابستگی دارم بعد دختره آرزو اینقدر راحت کنار گذاشتن شون و کلی بی معرفت بازی در آورده واقعاً که😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😬😬😬😬😬😬😬😬😬😬

  • @user-sh2le7md6c
    @user-sh2le7md6c10 ай бұрын

    سلام برو خدا رو شکر کن نمیدونی چی به سر بعضیها آمده یکیش خودم فقط همین بهت بگم با هزار امید پسری رو مهندس کردم پسرم نه دختر باز بود نه اهل اینا یه دختر مومن تو دانشگاه مشهد زد و باهاش دوست شد چون واقعا با عفت بود پسرم فکر کرد از همه مورد موردتاییده ولی بعد از چند مدت فهمیدیم دختر اصلش بافتیه ولی جای دگه ساکن بودند ببخشید اگه بافتی داریم همه گفتند بافتی سیاستمداران وبی و جدانند ولی پسرم گفت اینا فرق میکنند بعد از خواستگاری پدر دختر گفت میخوام با دامادم صحبت کنم پسرم دو روز اونجا بود وگولش زدندوگفت با پدرت صحبت کن مهریه پانصد سکه طلا رو قبول کنه چون میون قوم ما عرفه گر چه قبول نکردم ولی هر روز دختر زنگ میزد گریه میکرد وقتی قیافه مظلوم و ناراحت پسرم رو چند روز دیدم رفتم هر چی گفتم قبول نکردند با اینکه پسرم خیلی بافکر بود نمیدونم چی شده بود به مامانش میگفت طوری نیست خودش خوبه بالاخره بعد از عروسی کامل گرفتم دیدم جهیزیه دست دومه اونم چیزی نداره حتی یه کت گرفت برا دامادی فقط هفت هسصد تومان شد نه وسایل دامادی حتی یه موزر کوچک منه بد بخت هم ندونسته با قرض سرویس طلا و پنج شش تیکه دکه خریدم با چند وام و قرض کاش دختره آدم بود فقط شاید بگید دروغ میگم والله یه کم دور تعارفش میکردم قهر میکرد فقط پوشش که داشت عالی بود ولی نماز گه نمیخوند و حتی دیگه نذاشته پسرم پیش ما بیاد مگه به زور پسرم تنها میاد اگه پسرم فیلمی نگاه کنه دختری تو فیلم باشه دادوبیداد و چند روز دعوا همه گفتند بافتی این طورند باور نکردم الان هم یک سال از پسره مظلوم من بزرگتره و اصلا از دلش نمیاد از پول زحمت پسرم بهش یه آب میوه بده وخودشم بخوره همش میگه پولا رو لازم داریم اونم تاحالا پنجاه تومن هم نتونسته جلو بندازه هر وقت موضوعی میشه میگه مهریه رو می ذارم اجرا کاش دولت یه فکر برای جوانهای گول خورده میکرد قرار نباشه یه جوان عمری با یه روانی زندگی کنه ای دلم برا پسرم تنگ شده کاش پول داشتم میفرستمش میرفت بالاخره خدا نکنه خانواده کلاهی گذار حرفه ای به تورتون بخوره این فقط یه ذره ذره از زندگیم بود هفته ای یه بار میاد اینقدر بوسش میکنم و دلم براش میسوزه کاری هم از دستم بر نمیاد لا اقل خدا رو شکر کن خودش خوشبخت ببخشید دلم گرفته بود شرمنده پیامم زیاد شد

  • @user-tj7sy7fb5c
    @user-tj7sy7fb5c10 ай бұрын

    خیلی سخته بچه بزرگ کنی اون با سختی تمام تلاشمو کنی به بهترین جا برسه بعدش بچت آنطوری دلتو بشکونه هیچ وقت اون بچه توی زندگیش خیر نمیبینهاحترام هرکسی رو نکیری باید احترام پدرو مادرت بگیری اهشون دامنتو بگیره یه روز خوش نداری قدر پدر مادرو باید دونست تا هستن با هاشون خوب باشین وقتی نیستن میدونی چه کسای رو از دست دادی😢

  • @user-pp3vg2tc9y
    @user-pp3vg2tc9y10 ай бұрын

    یه ضرب المثل تورکی میگه : ناشوکور باشا داش دوشَر بیر گون یعنی: سر ناسپاس به سنگ می‌خوره یه روزی درودها به دست اندرکاران و اعضای نازنین کانال❤️🤍💚🙏 همواره تندرست باشین و شادمان🤲

  • @shanazsan6812

    @shanazsan6812

    10 ай бұрын

    خاک بر سر چنین دختری

  • @saharkawosi7099
    @saharkawosi709910 ай бұрын

    شما هدفتون این بود بچتون خوشبخت بشه خدارو شکر خانواده با اصالتی بودن اگه از این تازه به دوران رسیده ها بودن که یه دونه بچتو بدبخت کرده بودی و تمام زحمتاتون به هدر میرفت خدارو شکر که نتونستین مثل بقیه خانواده های فقیر ۵-۶ تا بچه بیارینوهمشون تو بدبختی زندگی کنن آزاده هم میتونست حالا که موفق شده حداقل یواشکی به شما رسیدگی کنه من خودم حاضرم بچم خوشبخت بشه حتی اگه تا آخر عمرم نخواد ببینتم باید خوشحال باشین اونهمه که ازخود گذشتگی کردین به ثمر نشست اگه یه دختر سربه هوا و درس نخون بود که تمام عمرتون و تلاشتون از بین میرفت

  • @zari.m6804
    @zari.m680410 ай бұрын

    ممنون .زحمت کشیدید ❤❤❤❤❤❤🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

  • @user-sh2le7md6c
    @user-sh2le7md6c10 ай бұрын

    سلام برو خدا رو شکر کن نمیدونی چی به سر بعضیها آمده یکیش خودم فقط همین بهت بگم با هزار امید پسری رو مهندس کردم پسرم نه دختر باز بود نه اهل اینا یه دختر مومن تو دانشگاه مشهد زد و باهاش دوست شد چون واقعا با عفت بود پسرم فکر کرد از همه مورد موردتاییده ولی بعد از چند مدت فهمیدیم دختر اصلش بافتیه ولی جای دگه ساکن بودند ببخشید اگه بافتی داریم همه گفتند بافتی سیاستمداران وبی و جدانند ولی پسرم گفت اینا فرق میکنند بعد از خواستگاری پدر دختر گفت میخوام با دامادم صحبت کنم پسرم دو روز اونجا بود وگولش زدندوگفت با پدرت صحبت کن مهریه پانصد سکه طلا رو قبول کنه چون میون قوم ما عرفه گر چه قبول نکردم ولی هر روز دختر زنگ میزد گریه میکرد وقتی قیافه مظلوم و ناراحت پسرم رو چند روز دیدم رفتم هر چی گفتم قبول نکردند با اینکه پسرم خیلی بافکر بود نمیدونم چی شده بود به مامانش میگفت طوری نیست خودش خوبه بالاخره بعد از عروسی کامل گرفتم دیدم جهیزیه دست دومه اونم چیزی نداره حتی یه کت گرفت برا دامادی فقط هفت هسصد تومان شد نه وسایل دامادی حتی یه موزر کوچک منه بد بخت هم ندونسته با قرض سرویس طلا و پنج شش تیکه دکه خریدم با چند وام و قرض کاش دختره آدم بود فقط شاید بگید دروغ میگم والله یه کم دور تعارفش میکردم قهر میکرد فقط پوشش که داشت عالی بود ولی نماز گه نمیخوند و حتی دیگه نذاشته پسرم پیش ما بیاد مگه به زور پسرم تنها میاد اگه پسرم فیلمی نگاه کنه دختری تو فیلم باشه دادوبیداد و چند روز دعوا همه گفتند بافتی این طورند باور نکردم الان هم یک سال از پسره مظلوم من بزرگتره و اصلا از دلش نمیاد از پول زحمت پسرم بهش یه آب میوه بده وخودشم بخوره همش میگه پولا رو لازم داریم اونم تاحالا پنجاه تومن هم نتونسته جلو بندازه هر وقت موضوعی میشه میگه مهریه رو می ذارم اجرا کاش دولت یه فکر برای جوانهای گول خورده میکرد قرار نباشه یه جوان عمری با یه روانی زندگی کنه ای دلم برا پسرم تنگ شده کاش پول داشتم میفرستمش میرفت بالاخره خدا نکنه خانواده کلاهی گذار حرفه ای به تورتون بخوره این فقط یه ذره ذره از زندگیم بود هفته ای یه بار میاد اینقدر بوسش میکنم و دلم براش میسوزه کاری هم از دستم بر نمیاد لا اقل خدا رو شکر کن خودش خوشبخت ببخشید دلم گرفته بود شرمنده پیامم زیاد شد

  • @user-sh2le7md6c
    @user-sh2le7md6c10 ай бұрын

    سلام برو خدا رو شکر کن نمیدونی چی به سر بعضیها آمده یکیش خودم فقط همین بهت بگم با هزار امید پسری رو مهندس کردم پسرم نه دختر باز بود نه اهل اینا یه دختر مومن تو دانشگاه مشهد زد و باهاش دوست شد چون واقعا با عفت بود پسرم فکر کرد از همه مورد موردتاییده ولی بعد از چند مدت فهمیدیم دختر اصلش بافتیه ولی جای دگه ساکن بودند ببخشید اگه بافتی داریم همه گفتند بافتی سیاستمداران وبی و جدانند ولی پسرم گفت اینا فرق میکنند بعد از خواستگاری پدر دختر گفت میخوام با دامادم صحبت کنم پسرم دو روز اونجا بود وگولش زدندوگفت با پدرت صحبت کن مهریه پانصد سکه طلا رو قبول کنه چون میون قوم ما عرفه گر چه قبول نکردم ولی هر روز دختر زنگ میزد گریه میکرد وقتی قیافه مظلوم و ناراحت پسرم رو چند روز دیدم رفتم هر چی گفتم قبول نکردند با اینکه پسرم خیلی بافکر بود نمیدونم چی شده بود به مامانش میگفت طوری نیست خودش خوبه بالاخره بعد از عروسی کامل گرفتم دیدم جهیزیه دست دومه اونم چیزی نداره حتی یه کت گرفت برا دامادی فقط هفت هسصد تومان شد نه وسایل دامادی حتی یه موزر کوچک منه بد بخت هم ندونسته با قرض سرویس طلا و پنج شش تیکه دکه خریدم با چند وام و قرض کاش دختره آدم بود فقط شاید بگید دروغ میگم والله یه کم دور تعارفش میکردم قهر میکرد فقط پوشش که داشت عالی بود ولی نماز گه نمیخوند و حتی دیگه نذاشته پسرم پیش ما بیاد مگه به زور پسرم تنها میاد اگه پسرم فیلمی نگاه کنه دختری تو فیلم باشه دادوبیداد و چند روز دعوا همه گفتند بافتی این طورند باور نکردم الان هم یک سال از پسره مظلوم من بزرگتره و اصلا از دلش نمیاد از پول زحمت پسرم بهش یه آب میوه بده وخودشم بخوره همش میگه پولا رو لازم داریم اونم تاحالا پنجاه تومن هم نتونسته جلو بندازه هر وقت موضوعی میشه میگه مهریه رو می ذارم اجرا کاش دولت یه فکر برای جوانهای گول خورده میکرد قرار نباشه یه جوان عمری با یه روانی زندگی کنه ای دلم برا پسرم تنگ شده کاش پول داشتم میفرستمش میرفت بالاخره خدا نکنه خانواده کلاهی گذار حرفه ای به تورتون بخوره این فقط یه ذره ذره از زندگیم بود هفته ای یه بار میاد اینقدر بوسش میکنم و دلم براش میسوزه کاری هم از دستم بر نمیاد لا اقل خدا رو شکر کن خودش خوشبخت ببخشید دلم گرفته بود شرمنده پیامم زیاد شد

  • @user-sh2le7md6c
    @user-sh2le7md6c10 ай бұрын

    سلام برو خدا رو شکر کن نمیدونی چی به سر بعضیها آمده یکیش خودم فقط همین بهت بگم با هزار امید پسری رو مهندس کردم پسرم نه دختر باز بود نه اهل اینا یه دختر مومن تو دانشگاه مشهد زد و باهاش دوست شد چون واقعا با عفت بود پسرم فکر کرد از همه مورد موردتاییده ولی بعد از چند مدت فهمیدیم دختر اصلش بافتیه ولی جای دگه ساکن بودند ببخشید اگه بافتی داریم همه گفتند بافتی سیاستمداران وبی و جدانند ولی پسرم گفت اینا فرق میکنند بعد از خواستگاری پدر دختر گفت میخوام با دامادم صحبت کنم پسرم دو روز اونجا بود وگولش زدندوگفت با پدرت صحبت کن مهریه پانصد سکه طلا رو قبول کنه چون میون قوم ما عرفه گر چه قبول نکردم ولی هر روز دختر زنگ میزد گریه میکرد وقتی قیافه مظلوم و ناراحت پسرم رو چند روز دیدم رفتم هر چی گفتم قبول نکردند با اینکه پسرم خیلی بافکر بود نمیدونم چی شده بود به مامانش میگفت طوری نیست خودش خوبه بالاخره بعد از عروسی کامل گرفتم دیدم جهیزیه دست دومه اونم چیزی نداره حتی یه کت گرفت برا دامادی فقط هفت هسصد تومان شد نه وسایل دامادی حتی یه موزر کوچک منه بد بخت هم ندونسته با قرض سرویس طلا و پنج شش تیکه دکه خریدم با چند وام و قرض کاش دختره آدم بود فقط شاید بگید دروغ میگم والله یه کم دور تعارفش میکردم قهر میکرد فقط پوشش که داشت عالی بود ولی نماز گه نمیخوند و حتی دیگه نذاشته پسرم پیش ما بیاد مگه به زور پسرم تنها میاد اگه پسرم فیلمی نگاه کنه دختری تو فیلم باشه دادوبیداد و چند روز دعوا همه گفتند بافتی این طورند باور نکردم الان هم یک سال از پسره مظلوم من بزرگتره و اصلا از دلش نمیاد از پول زحمت پسرم بهش یه آب میوه بده وخودشم بخوره همش میگه پولا رو لازم داریم اونم تاحالا پنجاه تومن هم نتونسته جلو بندازه هر وقت موضوعی میشه میگه مهریه رو می ذارم اجرا کاش دولت یه فکر برای جوانهای گول خورده میکرد قرار نباشه یه جوان عمری با یه روانی زندگی کنه ای دلم برا پسرم تنگ شده کاش پول داشتم میفرستمش میرفت بالاخره خدا نکنه خانواده کلاهی گذار حرفه ای به تورتون بخوره این فقط یه ذره ذره از زندگیم بود هفته ای یه بار میاد اینقدر بوسش میکنم و دلم براش میسوزه کاری هم از دستم بر نمیاد لا اقل خدا رو شکر کن خودش خوشبخت ببخشید دلم گرفته بود شرمنده پیامم زیاد شد

  • @user-sh2le7md6c
    @user-sh2le7md6c10 ай бұрын

    سلام برو خدا رو شکر کن نمیدونی چی به سر بعضیها آمده یکیش خودم فقط همین بهت بگم با هزار امید پسری رو مهندس کردم پسرم نه دختر باز بود نه اهل اینا یه دختر مومن تو دانشگاه مشهد زد و باهاش دوست شد چون واقعا با عفت بود پسرم فکر کرد از همه مورد موردتاییده ولی بعد از چند مدت فهمیدیم دختر اصلش بافتیه ولی جای دگه ساکن بودند ببخشید اگه بافتی داریم همه گفتند بافتی سیاستمداران وبی و جدانند ولی پسرم گفت اینا فرق میکنند بعد از خواستگاری پدر دختر گفت میخوام با دامادم صحبت کنم پسرم دو روز اونجا بود وگولش زدندوگفت با پدرت صحبت کن مهریه پانصد سکه طلا رو قبول کنه چون میون قوم ما عرفه گر چه قبول نکردم ولی هر روز دختر زنگ میزد گریه میکرد وقتی قیافه مظلوم و ناراحت پسرم رو چند روز دیدم رفتم هر چی گفتم قبول نکردند با اینکه پسرم خیلی بافکر بود نمیدونم چی شده بود به مامانش میگفت طوری نیست خودش خوبه بالاخره بعد از عروسی کامل گرفتم دیدم جهیزیه دست دومه اونم چیزی نداره حتی یه کت گرفت برا دامادی فقط هفت هسصد تومان شد نه وسایل دامادی حتی یه موزر کوچک منه بد بخت هم ندونسته با قرض سرویس طلا و پنج شش تیکه دکه خریدم با چند وام و قرض کاش دختره آدم بود فقط شاید بگید دروغ میگم والله یه کم دور تعارفش میکردم قهر میکرد فقط پوشش که داشت عالی بود ولی نماز گه نمیخوند و حتی دیگه نذاشته پسرم پیش ما بیاد مگه به زور پسرم تنها میاد اگه پسرم فیلمی نگاه کنه دختری تو فیلم باشه دادوبیداد و چند روز دعوا همه گفتند بافتی این طورند باور نکردم الان هم یک سال از پسره مظلوم من بزرگتره و اصلا از دلش نمیاد از پول زحمت پسرم بهش یه آب میوه بده وخودشم بخوره همش میگه پولا رو لازم داریم اونم تاحالا پنجاه تومن هم نتونسته جلو بندازه هر وقت موضوعی میشه میگه مهریه رو می ذارم اجرا کاش دولت یه فکر برای جوانهای گول خورده میکرد قرار نباشه یه جوان عمری با یه روانی زندگی کنه ای دلم برا پسرم تنگ شده کاش پول داشتم میفرستمش میرفت بالاخره خدا نکنه خانواده کلاهی گذار حرفه ای به تورتون بخوره این فقط یه ذره ذره از زندگیم بود هفته ای یه بار میاد اینقدر بوسش میکنم و دلم براش میسوزه کاری هم از دستم بر نمیاد لا اقل خدا رو شکر کن خودش خوشبخت ببخشید دلم گرفته بود شرمنده پیامم زیاد شد

  • @user-sh2le7md6c
    @user-sh2le7md6c10 ай бұрын

    سلام برو خدا رو شکر کن نمیدونی چی به سر بعضیها آمده یکیش خودم فقط همین بهت بگم با هزار امید پسری رو مهندس کردم پسرم نه دختر باز بود نه اهل اینا یه دختر مومن تو دانشگاه مشهد زد و باهاش دوست شد چون واقعا با عفت بود پسرم فکر کرد از همه مورد موردتاییده ولی بعد از چند مدت فهمیدیم دختر اصلش بافتیه ولی جای دگه ساکن بودند ببخشید اگه بافتی داریم همه گفتند بافتی سیاستمداران وبی و جدانند ولی پسرم گفت اینا فرق میکنند بعد از خواستگاری پدر دختر گفت میخوام با دامادم صحبت کنم پسرم دو روز اونجا بود وگولش زدندوگفت با پدرت صحبت کن مهریه پانصد سکه طلا رو قبول کنه چون میون قوم ما عرفه گر چه قبول نکردم ولی هر روز دختر زنگ میزد گریه میکرد وقتی قیافه مظلوم و ناراحت پسرم رو چند روز دیدم رفتم هر چی گفتم قبول نکردند با اینکه پسرم خیلی بافکر بود نمیدونم چی شده بود به مامانش میگفت طوری نیست خودش خوبه بالاخره بعد از عروسی کامل گرفتم دیدم جهیزیه دست دومه اونم چیزی نداره حتی یه کت گرفت برا دامادی فقط هفت هسصد تومان شد نه وسایل دامادی حتی یه موزر کوچک منه بد بخت هم ندونسته با قرض سرویس طلا و پنج شش تیکه دکه خریدم با چند وام و قرض کاش دختره آدم بود فقط شاید بگید دروغ میگم والله یه کم دور تعارفش میکردم قهر میکرد فقط پوشش که داشت عالی بود ولی نماز گه نمیخوند و حتی دیگه نذاشته پسرم پیش ما بیاد مگه به زور پسرم تنها میاد اگه پسرم فیلمی نگاه کنه دختری تو فیلم باشه دادوبیداد و چند روز دعوا همه گفتند بافتی این طورند باور نکردم الان هم یک سال از پسره مظلوم من بزرگتره و اصلا از دلش نمیاد از پول زحمت پسرم بهش یه آب میوه بده وخودشم بخوره همش میگه پولا رو لازم داریم اونم تاحالا پنجاه تومن هم نتونسته جلو بندازه هر وقت موضوعی میشه میگه مهریه رو می ذارم اجرا کاش دولت یه فکر برای جوانهای گول خورده میکرد قرار نباشه یه جوان عمری با یه روانی زندگی کنه ای دلم برا پسرم تنگ شده کاش پول داشتم میفرستمش میرفت بالاخره خدا نکنه خانواده کلاهی گذار حرفه ای به تورتون بخوره این فقط یه ذره ذره از زندگیم بود هفته ای یه بار میاد اینقدر بوسش میکنم و دلم براش میسوزه کاری هم از دستم بر نمیاد لا اقل خدا رو شکر کن خودش خوشبخت ببخشید دلم گرفته بود شرمنده پیامم زیاد شد

  • @user-sh2le7md6c
    @user-sh2le7md6c10 ай бұрын

    سلام برو خدا رو شکر کن نمیدونی چی به سر بعضیها آمده یکیش خودم فقط همین بهت بگم با هزار امید پسری رو مهندس کردم پسرم نه دختر باز بود نه اهل اینا یه دختر مومن تو دانشگاه مشهد زد و باهاش دوست شد چون واقعا با عفت بود پسرم فکر کرد از همه مورد موردتاییده ولی بعد از چند مدت فهمیدیم دختر اصلش بافتیه ولی جای دگه ساکن بودند ببخشید اگه بافتی داریم همه گفتند بافتی سیاستمداران وبی و جدانند ولی پسرم گفت اینا فرق میکنند بعد از خواستگاری پدر دختر گفت میخوام با دامادم صحبت کنم پسرم دو روز اونجا بود وگولش زدندوگفت با پدرت صحبت کن مهریه پانصد سکه طلا رو قبول کنه چون میون قوم ما عرفه گر چه قبول نکردم ولی هر روز دختر زنگ میزد گریه میکرد وقتی قیافه مظلوم و ناراحت پسرم رو چند روز دیدم رفتم هر چی گفتم قبول نکردند با اینکه پسرم خیلی بافکر بود نمیدونم چی شده بود به مامانش میگفت طوری نیست خودش خوبه بالاخره بعد از عروسی کامل گرفتم دیدم جهیزیه دست دومه اونم چیزی نداره حتی یه کت گرفت برا دامادی فقط هفت هسصد تومان شد نه وسایل دامادی حتی یه موزر کوچک منه بد بخت هم ندونسته با قرض سرویس طلا و پنج شش تیکه دکه خریدم با چند وام و قرض کاش دختره آدم بود فقط شاید بگید دروغ میگم والله یه کم دور تعارفش میکردم قهر میکرد فقط پوشش که داشت عالی بود ولی نماز گه نمیخوند و حتی دیگه نذاشته پسرم پیش ما بیاد مگه به زور پسرم تنها میاد اگه پسرم فیلمی نگاه کنه دختری تو فیلم باشه دادوبیداد و چند روز دعوا همه گفتند بافتی این طورند باور نکردم الان هم یک سال از پسره مظلوم من بزرگتره و اصلا از دلش نمیاد از پول زحمت پسرم بهش یه آب میوه بده وخودشم بخوره همش میگه پولا رو لازم داریم اونم تاحالا پنجاه تومن هم نتونسته جلو بندازه هر وقت موضوعی میشه میگه مهریه رو می ذارم اجرا کاش دولت یه فکر برای جوانهای گول خورده میکرد قرار نباشه یه جوان عمری با یه روانی زندگی کنه ای دلم برا پسرم تنگ شده کاش پول داشتم میفرستمش میرفت بالاخره خدا نکنه خانواده کلاهی گذار حرفه ای به تورتون بخوره این فقط یه ذره ذره از زندگیم بود هفته ای یه بار میاد اینقدر بوسش میکنم و دلم براش میسوزه کاری هم از دستم بر نمیاد لا اقل خدا رو شکر کن خودش خوشبخت ببخشید دلم گرفته بود شرمنده پیامم زیاد شد

  • @user-sh2le7md6c
    @user-sh2le7md6c10 ай бұрын

    سلام برو خدا رو شکر کن نمیدونی چی به سر بعضیها آمده یکیش خودم فقط همین بهت بگم با هزار امید پسری رو مهندس کردم پسرم نه دختر باز بود نه اهل اینا یه دختر مومن تو دانشگاه مشهد زد و باهاش دوست شد چون واقعا با عفت بود پسرم فکر کرد از همه مورد موردتاییده ولی بعد از چند مدت فهمیدیم دختر اصلش بافتیه ولی جای دگه ساکن بودند ببخشید اگه بافتی داریم همه گفتند بافتی سیاستمداران وبی و جدانند ولی پسرم گفت اینا فرق میکنند بعد از خواستگاری پدر دختر گفت میخوام با دامادم صحبت کنم پسرم دو روز اونجا بود وگولش زدندوگفت با پدرت صحبت کن مهریه پانصد سکه طلا رو قبول کنه چون میون قوم ما عرفه گر چه قبول نکردم ولی هر روز دختر زنگ میزد گریه میکرد وقتی قیافه مظلوم و ناراحت پسرم رو چند روز دیدم رفتم هر چی گفتم قبول نکردند با اینکه پسرم خیلی بافکر بود نمیدونم چی شده بود به مامانش میگفت طوری نیست خودش خوبه بالاخره بعد از عروسی کامل گرفتم دیدم جهیزیه دست دومه اونم چیزی نداره حتی یه کت گرفت برا دامادی فقط هفت هسصد تومان شد نه وسایل دامادی حتی یه موزر کوچک منه بد بخت هم ندونسته با قرض سرویس طلا و پنج شش تیکه دکه خریدم با چند وام و قرض کاش دختره آدم بود فقط شاید بگید دروغ میگم والله یه کم دور تعارفش میکردم قهر میکرد فقط پوشش که داشت عالی بود ولی نماز گه نمیخوند و حتی دیگه نذاشته پسرم پیش ما بیاد مگه به زور پسرم تنها میاد اگه پسرم فیلمی نگاه کنه دختری تو فیلم باشه دادوبیداد و چند روز دعوا همه گفتند بافتی این طورند باور نکردم الان هم یک سال از پسره مظلوم من بزرگتره و اصلا از دلش نمیاد از پول زحمت پسرم بهش یه آب میوه بده وخودشم بخوره همش میگه پولا رو لازم داریم اونم تاحالا پنجاه تومن هم نتونسته جلو بندازه هر وقت موضوعی میشه میگه مهریه رو می ذارم اجرا کاش دولت یه فکر برای جوانهای گول خورده میکرد قرار نباشه یه جوان عمری با یه روانی زندگی کنه ای دلم برا پسرم تنگ شده کاش پول داشتم میفرستمش میرفت بالاخره خدا نکنه خانواده کلاهی گذار حرفه ای به تورتون بخوره این فقط یه ذره ذره از زندگیم بود هفته ای یه بار میاد اینقدر بوسش میکنم و دلم براش میسوزه کاری هم از دستم بر نمیاد لا اقل خدا رو شکر کن خودش خوشبخت ببخشید دلم گرفته بود شرمنده پیامم زیاد شد

  • @user-sh2le7md6c
    @user-sh2le7md6c10 ай бұрын

    سلام برو خدا رو شکر کن نمیدونی چی به سر بعضیها آمده یکیش خودم فقط همین بهت بگم با هزار امید پسری رو مهندس کردم پسرم نه دختر باز بود نه اهل اینا یه دختر مومن تو دانشگاه مشهد زد و باهاش دوست شد چون واقعا با عفت بود پسرم فکر کرد از همه مورد موردتاییده ولی بعد از چند مدت فهمیدیم دختر اصلش بافتیه ولی جای دگه ساکن بودند ببخشید اگه بافتی داریم همه گفتند بافتی سیاستمداران وبی و جدانند ولی پسرم گفت اینا فرق میکنند بعد از خواستگاری پدر دختر گفت میخوام با دامادم صحبت کنم پسرم دو روز اونجا بود وگولش زدندوگفت با پدرت صحبت کن مهریه پانصد سکه طلا رو قبول کنه چون میون قوم ما عرفه گر چه قبول نکردم ولی هر روز دختر زنگ میزد گریه میکرد وقتی قیافه مظلوم و ناراحت پسرم رو چند روز دیدم رفتم هر چی گفتم قبول نکردند با اینکه پسرم خیلی بافکر بود نمیدونم چی شده بود به مامانش میگفت طوری نیست خودش خوبه بالاخره بعد از عروسی کامل گرفتم دیدم جهیزیه دست دومه اونم چیزی نداره حتی یه کت گرفت برا دامادی فقط هفت هسصد تومان شد نه وسایل دامادی حتی یه موزر کوچک منه بد بخت هم ندونسته با قرض سرویس طلا و پنج شش تیکه دکه خریدم با چند وام و قرض کاش دختره آدم بود فقط شاید بگید دروغ میگم والله یه کم دور تعارفش میکردم قهر میکرد فقط پوشش که داشت عالی بود ولی نماز گه نمیخوند و حتی دیگه نذاشته پسرم پیش ما بیاد مگه به زور پسرم تنها میاد اگه پسرم فیلمی نگاه کنه دختری تو فیلم باشه دادوبیداد و چند روز دعوا همه گفتند بافتی این طورند باور نکردم الان هم یک سال از پسره مظلوم من بزرگتره و اصلا از دلش نمیاد از پول زحمت پسرم بهش یه آب میوه بده وخودشم بخوره همش میگه پولا رو لازم داریم اونم تاحالا پنجاه تومن هم نتونسته جلو بندازه هر وقت موضوعی میشه میگه مهریه رو می ذارم اجرا کاش دولت یه فکر برای جوانهای گول خورده میکرد قرار نباشه یه جوان عمری با یه روانی زندگی کنه ای دلم برا پسرم تنگ شده کاش پول داشتم میفرستمش میرفت بالاخره خدا نکنه خانواده کلاهی گذار حرفه ای به تورتون بخوره این فقط یه ذره ذره از زندگیم بود هفته ای یه بار میاد اینقدر بوسش میکنم و دلم براش میسوزه کاری هم از دستم بر نمیاد لا اقل خدا رو شکر کن خودش خوشبخت ببخشید دلم گرفته بود شرمنده پیامم زیاد شد

  • @user-sh2le7md6c
    @user-sh2le7md6c10 ай бұрын

    سلام برو خدا رو شکر کن نمیدونی چی به سر بعضیها آمده یکیش خودم فقط همین بهت بگم با هزار امید پسری رو مهندس کردم پسرم نه دختر باز بود نه اهل اینا یه دختر مومن تو دانشگاه مشهد زد و باهاش دوست شد چون واقعا با عفت بود پسرم فکر کرد از همه مورد موردتاییده ولی بعد از چند مدت فهمیدیم دختر اصلش بافتیه ولی جای دگه ساکن بودند ببخشید اگه بافتی داریم همه گفتند بافتی سیاستمداران وبی و جدانند ولی پسرم گفت اینا فرق میکنند بعد از خواستگاری پدر دختر گفت میخوام با دامادم صحبت کنم پسرم دو روز اونجا بود وگولش زدندوگفت با پدرت صحبت کن مهریه پانصد سکه طلا رو قبول کنه چون میون قوم ما عرفه گر چه قبول نکردم ولی هر روز دختر زنگ میزد گریه میکرد وقتی قیافه مظلوم و ناراحت پسرم رو چند روز دیدم رفتم هر چی گفتم قبول نکردند با اینکه پسرم خیلی بافکر بود نمیدونم چی شده بود به مامانش میگفت طوری نیست خودش خوبه بالاخره بعد از عروسی کامل گرفتم دیدم جهیزیه دست دومه اونم چیزی نداره حتی یه کت گرفت برا دامادی فقط هفت هسصد تومان شد نه وسایل دامادی حتی یه موزر کوچک منه بد بخت هم ندونسته با قرض سرویس طلا و پنج شش تیکه دکه خریدم با چند وام و قرض کاش دختره آدم بود فقط شاید بگید دروغ میگم والله یه کم دور تعارفش میکردم قهر میکرد فقط پوشش که داشت عالی بود ولی نماز گه نمیخوند و حتی دیگه نذاشته پسرم پیش ما بیاد مگه به زور پسرم تنها میاد اگه پسرم فیلمی نگاه کنه دختری تو فیلم باشه دادوبیداد و چند روز دعوا همه گفتند بافتی این طورند باور نکردم الان هم یک سال از پسره مظلوم من بزرگتره و اصلا از دلش نمیاد از پول زحمت پسرم بهش یه آب میوه بده وخودشم بخوره همش میگه پولا رو لازم داریم اونم تاحالا پنجاه تومن هم نتونسته جلو بندازه هر وقت موضوعی میشه میگه مهریه رو می ذارم اجرا کاش دولت یه فکر برای جوانهای گول خورده میکرد قرار نباشه یه جوان عمری با یه روانی زندگی کنه ای دلم برا پسرم تنگ شده کاش پول داشتم میفرستمش میرفت بالاخره خدا نکنه خانواده کلاهی گذار حرفه ای به تورتون بخوره این فقط یه ذره ذره از زندگیم بود هفته ای یه بار میاد اینقدر بوسش میکنم و دلم براش میسوزه کاری هم از دستم بر نمیاد لا اقل خدا رو شکر کن خودش خوشبخت ببخشید دلم گرفته بود شرمنده پیامم زیاد شد

Келесі