کتاب عرفانی جانستان( قسمت دوم ): رادیو آموزشی عرفانی قاف کافه
داستان زندگی یکی از اوتاد یا اوتار ملقب به نام طریقتی و فقری "باباجان" گلرخ با نثری ادبی بصورت خلاصه و در بعضی قسمتها بصورت برگردان به کلام عامیانه امروزی ، موضوع این ویدئو است که طی آن با نوع دیدگاه های طریقت خاکساری در سلوک نیز آشنا می شوید. باهم تا پایان قسمت سوم را بشنویم .
زمانبندی ویدئو :
00:00 معرفی عنوان و نویسنده
00:15 ادامه داستان
Пікірлер: 15
Excellent 🎉🎉🎉🎉🎉🎉
سلام خدا قوت .
@radioghaf
Ай бұрын
سلام خدا بر شما همت از الله 🤲🙏💐
دوست تان داریم نور شما افزون
@radioghaf
2 ай бұрын
خداوند از شما و ما راضی باشه انشالله 🤲🙏💐
درود و سلام ممنونم از مهرتون بانوی گرامی و عزیز سلامت باشید🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@radioghaf
2 ай бұрын
سلام و درود خدا بر شما بنده خوب خدا درپناه او باشید🤲🙏💐
سلام ارادت نفس شما گرم گرم شادی روح شهدای راه حق خدا یا ما را هم خوب بخر
@radioghaf
2 ай бұрын
سلام خدا بر شما . غم شما کم 🙏💐
دم شما گرم 💜💜
@radioghaf
Ай бұрын
غم شما کم 🤲🙏💐
عالی👍👍👍🙏🏻🙏🏻
@radioghaf
Ай бұрын
شکر ایزد را که شما بنده صبورش را در حلقه یاران قرار داد.🙏💐
پوزش از اشتباهی که در آنا لله و انا الیه راجعون، رخ داد
انا لله و انا علیه راجعون ادامه چکامه ی بلند "بهشت زیر پای مادران است" محمد پیامبر من باید سر کار بروم! نه، کار عبارتست از برآوردن نبازهای اولیه و همچنین سرگرمی است برای انسان تا زمانیکه انسان سرگرمی بهتری ندارد. چکمه هایم کجاست؟ نه، تو موافق ارتش هستی، صلح بدون ارتش امکان پذیر است. من به شهربانی میروم! نه، لعنت بر شهربانی، بدون مالکیت احتیاج به پلیس نداریم. پالتو ی من کجاست؟ من باید بدادگاه بروم! نه، در بهشت راجع به تضاد ها بدون قاضی صحبت میکنیم. پول من کجاست؟ نه، تو پول نداری، زیرا تو استثمار میشوی. آه، فراموش نخواهم کرد، استثمار چه عظیم است قلمم کجاست؟ نه، تو با قلمت فقط قرارداد معامله ی اسلحه امضاء میکنی و انسانها را بنابودی کشی. با من همخوابگی کن! نه، تو انسانها را میکشی و بگور میفرستی. ادامه دارد