کسی که قصد قربانی دارد از چه کار های باید خود داری کند؟

Ойын-сауық

کسی که قصد قربانی دارد از چه کار های باید خود داری کند؟
Mawlana Najibullah Sidiqi
#مولانا #خواجه #نجیب #الله #صدیقی
برای حمایت از ما لطفا چینل را سبسکرایب کنید
To support us please subscribe our KZread channel
Enjoy & stay connected with us!
👉 Subscribe to : / mawlananajibullahsidiqi
👉 Like us on Facebook: / mawlananajibullahsidiqi
👉 Follow us on website: iqra.media/
👉 Follow us on Tik Tok:www.tiktok.com/@iqratv123?lan...

Пікірлер: 6

  • @sanazafghan
    @sanazafghanАй бұрын

    عید سعید قربان بر شما و جمع مسلمین جهان و افغانستان مبارک باد

  • @mohammdakramyousefi
    @mohammdakramyousefiАй бұрын

    الهی آمین❤❤

  • @hashmatferwdows8526
    @hashmatferwdows8526Ай бұрын

    ❤❤❤❤

  • @Dr.aboomarfarsi
    @Dr.aboomarfarsiАй бұрын

    عید مبارک ✋❤🌸💗🌸❤

  • @AishaLevi-Famat
    @AishaLevi-FamatАй бұрын

    از وجود انسان، و تمام مهربانی‌ها را در تمام زمان و هستی در همه انسان‌ها تصور کنید - این بازوی راست حضرت عیسی علیه السلام را تشکیل می‌دهد، سپس با بقیه مقوله‌ها یکسان است. علاوه بر سر که تاج است، و روح که به شکل گیری سر کمک می کند، همچنین که از خرد و فهم و دانش/اطلاعات تشکیل می شود، همه با هم. پس صورت / روح / سر عیسی (ع) حکمت و فهم و علم و اطلاعات همه بشریت است. بدن او زیبایی/هماهنگی همه بشریت است و غیره. تصویری مشابه از عیسی علیه السلام که امروز داریم، همانطور که محمد صلی الله علیه و آله و سلم او را توصیف می کند و منابع دیگر نیز به دست می آوریم. سپس همانطور که می دانیم روح القدس از جانب خداوند به او عطا شد (مانند موسی علیه السلام هنگام ورود به خیمه روح الله در چهره او بود و به او نبوت داده می شد) که همان دسته است اما از همه بیشتر است. صالحان بشر مانند پیامبران صلی الله علیه و آله و اطاعت کنندگان از خداوند و غیره مانند تغییری در انبساط نور و انعکاس نور (همانطور که قبلاً گفته شد) در اطراف بدن او هستند که بدن انسان را تجسم می بخشد. هر کاری را که انجام می‌داد برای هرکسی که او را می‌دید/تجربه می‌کرد، به معنای شخصی و فردی بود. و اطلاعاتی را به آنها داد که خداوند در آن زمان نیاز داشت که بدانند و به آنها برسانند. به همین دلیل است که او و سایر انبیا ﷺ با نور/شعله پشت سرشان در هنر ترسیم شده است. هر کس این را تجربه کرده باشد، می داند. عیسی (ع) اهمیتی نمی‌داد که مردم را از دستورات خداوند راحت کند، میزها را واژگون می‌کرد و همانطور که خداوند به او امر کرده بود فریاد می‌کشید و وظایف خود را انجام می‌داد، بر خلاف موسی (ع) که در کنار بنی‌اسرائیل علیه خدا قرار گرفت. به همین دلیل است که او تمام عمرش را گذرانده و همه را به اسرائیل رسانده و لحظه ای قبل از عبور از آنجا برای زندگی در آنجا جان می دهد. به همین دلیل و تقریباً برای افراد صالحی که خدا را اطاعت کرده اند، مانند یحیی تعمید دهنده، مادرش مریم، زکریا و غیره. الله ﷻ اول از همه. اما مردم، مانند بنی‌اسرائیل، آنقدر اعتماد به نفس نداشتند که مانند عیسی علیه‌السلام، مانند انسان‌های امروزی عصیان کنند. اما عیسی علیه السلام آنها را خیلی تغییر داده بود، به خدا گفت: اجازه می دهد اسیر شود و به مرگ مبتلا شود، تا آنها مجبور شوند تعالیم او را حفظ کنند و بی گناه / پاک / احمق را حفظ کنند. به گناهان و تجاوزات آنها (به اندازه کافی شجاع نبود که طغیان کند) و خداوند اجازه داد که توسط رومیان دستگیر شود و محکوم شود، به همین دلیل بود که چند نفر برای او مجازات اعدام گرفتند. و هنگامی که بر روی صلیب بیرون آمد، گفته می شود که فریاد زد: «الله ﷻ، خدایا، چرا مرا ترک کردی؟» زیرا خداوند اجازه نداد عیسی بمیرد. او باید از مصلوب شدن و دفن شدن در غار مانند جسد رنج می برد. عیسی (ع) می‌خواست با خدا به بهشت برگردد، اما خداوند او را زنده کرد تا محرک و تصویر معجزه‌ای باشد که پیروان برای اطمینان کافی و ادامه تعالیم او به آن نیاز داشتند. و هنگامی که او بازگشت، پس از مصلوب شدن، به جای اینکه او اوج دسته بندی های کابالیستی بشر در شکل فلش و روح القدس بر او باشد، به عنوان انعکاس نور و اطلاعات، فقط به عنوان روح القدس ظهور کرد. عدالت انسان (بخش نور منعکس کننده، که اطلاعات را منتقل می کند، و غیره) و شکل جسمانی سابق او، به عنوان یکی با هم ترکیب شده اند. به همین دلیل است که او را به اشتباه تثلیث مقدس یا خدای جسمانی می نامند. با اینکه اوامر خدا را به طور کامل انجام می داد و به عنوان «بازوی خدا» عمل می کرد، با خدا یکی نبود. و به همین دلیل است که مسیحیان می گویند او برای گناهان همه مرد. کلمات و اشتباه ترجمه شده و بد فهمیده شده است. اما کلام و اوامر خداوند هرگز قابل «فساد» نیست. همچنین اصطلاح "مالچوت" به درک می رسد. این اصطلاح به معنای تحقق نشأت ملکوت خدا و آسمانهاست. این خصلت به صورت مؤنث با برخی خصوصیات مردانه دیده می شود، اما جنبه مؤنثی (منفی و غیره) خلقت است که به آسمان می رود تا با همجنس خود یکی شود و سپس به قلمرو پایین می آید تا این جهان را پاک و آماده کند. برای همنوعش، مسیحا. این حوا (من) است که همسر حضرت آدم (ع) است. در فلسفه یهود «زوهر» در بخشهای مربوط به کتاب اول تورات، پیدایش، کتاب آغاز و خلقت هستی و غیره نازل شده است.

  • @AishaLevi-Famat
    @AishaLevi-FamatАй бұрын

    خداوند به من وحی کرده است: جهان هستی است و خلقت از جانب خداوند با مفاهیم 3 و بین آن ها کار می کند. وجود دارد 1 - الله ﷻ (خنثی / نوترون)، 2 - انسان (مثبت / پروتون) و 3 - ماده (منفی / الکترون). یکی از راه های این کار از طریق ارتباط اطلاعات است. شما خورشیدی را دارید که مرد است و ماه را که ماده است و ستارگانی را که کودکان هستند (به همین دلیل است که خداوند به پیامبران وعده می دهد که فرزندانشان را مانند ستارگان آسمان بی شمار کند). و الله «نور است، زیرا خورشید از آتش است و آتش اوج/گروه عظیمی از آتش است که نور تولید می‌کند، اما آتش نیز می‌تواند در سطح پایین بسوزد و اصلاً نوری تولید نکند». اما نور منعکس شده فرشتگان و هدف آنها از این جهان هستی است. فرشتگان اطلاعاتی مانند احساسات (و از طریق فرآیند تولید و فرآیندهای شروع تشکیل انتقال دهنده های عصبی از جمله محرک ها "نامیده می شوند"، واکنش/دریافت تصاویر، و نحوه جهش نور، اشیا را انتقال می دهند و ارتباط برقرار می کنند. دیده می شوند / احساس می شوند / درک می شوند و غیره حتی بدون مردم فرشتگان این کار را در جهان انجام می دادند. اما نور خداوند است (منبع که از انرژی، مواد شیمیایی درخشان و غیره می آید) و خداوند نیز بسیار بیشتر است. ولى وقتى خداوند سخن مى گويد، چيزى را به وجود مى گويد، چه خلقت باشد و چه فعل (مثل وجود و لحظات روزمره ما و غيره). و زن و مرد اینگونه ساخته شد. در فرآیند آفرینش، خداوند زمین را به وجود می آورد، اما برای انسان گفته می شود که خداوند انسان را از خاک (بی هیچ کلامی غیر از صحبت با فرشتگان و غیره) «آفرید» تا با هم یک انسان بیافریند. از کجا می دانیم که حداقل به طور جزئی این چنین شد) و دمی از زندگی در او دمید و با زن هیچ حرفی نبود، اما او از مردی ساخته شد/ آمد که مقدمه ای با کلمات داشت. بنابراین می دانیم که این اتفاق در طول زمان و از طریق اتفاقات «طبیعی» که باعث شکل گیری مرد و سپس زن شد، رخ داده است. با زن، مردان دیگری نیز در دنیا بودند و احتمالاً یکی از آنها در اثر یک «حادثه» قطعاتش را برداشته و بهبود می‌یابد، اما امروزه از طریق عمل جراحی ساخته می‌شود که ناشی از حوادث و نیازهای دیگر است. همچنین زاده شدن / ساخته شدن از خاک / خاک می تواند اشاره ای به دوست داشتن در غارها باشد (مثل صخره / رحم خاکی) همچنین خاک بیشتر کربن است که بیشتر انسان بعد از آب از آن ساخته شده است. علاوه بر این، فلزات و عناصری که ما روی زمین داریم، از یک اتم خاص می‌آیند، که در تعداد زیادی، یا پراکنده هستند، یا همه با هم در غلظت متراکم‌تری هستند. و هدف هر عنصر در استفاده از آن و تأثیراتی است که بر چیزهای دیگر می گذارد، چه درک شده، چه از طریق استفاده (مانند چکش خواری، رسانایی، استحکام و غیره) و حتی در صورت استفاده کل نگر، بلکه از نظر مذهبی هنگام استفاده احساس می شود. مانند سوکت های نقره ای در خیمه و معابد مقدس اسرائیل و آینه های مسی برای دستشویی و غیره و به صورت مغناطیسی که هل می دهد و می کشد، جذب می کند، دفع می کند و غیره که همه اینها تایید می کند، نتایج مطالعه قبلی من در مورد جهان است. ملائکه یکی از امکانات هر چیزی است و غیره که مرا به حضرت عیسی (ع) می رساند. نقش او در خلقت بسیار بد درک شده است. او رستاخیز و توبه حضرت آدم علیه السلام است که او را «بن الله» می نامند و پدری زمینی ندارد. اما رستاخیز انسان اصلی است و نجات دهنده همه بشریت است که مسیح است. همانطور که به کابالای یهودی "سفیروت" (مقوله های زندگی / آفرینش / هستی) نگاه می کنیم، مهربانی (به عنوان بازوی راست)، شدت / قدرت (بازوی چپ، مخالف آن)، زیبایی / هماهنگی (به عنوان بدن / نیم تنه) داریم. ابهت / شکوه ( پای راست ) پیروزی / استقامت ( پای چپ ) و شالوده ( به عنوان ناحیه شرمگاهی / زیر شکم ) همانطور که این معانی را درک می کنیم ، اگر (با تخیل خود) به اوج خود متصل شویم

Келесі