🔻سخنرانی مهدی اخوان ثالث درباره رسالت شاعران در واژه سازی همراه با دکلمه شعر کتیبه

🔻سخنرانی مهدی اخوان ثالث درباره رسالت شاعران در واژه سازی همراه با دکلمه شعر کتیبه
مهدی اخوان ثالث در ۱۳۰۷ خورشیدی در مشهد به دنیا آمد. نام پدرش علی و نام مادرش مریم بود. پدرش از مردم یزد بود که در جوانی به مشهد مهاجرت کرده و در این شهر ازدواج کرد و همانجا هم به شغل عطاری مشغول شد. اخوان به هنگام تولد با یک چشم نابینا به دنیا می‌آید اما بعد از مدتی چشم دیگرش نیز به جهان باز می‌شود. خود وی در باب زندگی و بیماری‌اش در دوره کودکی گفته است: پدر من عطار - طبیب بود و مادر هم کارش خانه‌داری و بعدها هم دعاگویی و نماز و طاعت و زیارت امام رضا و از این قبیل. بعد از مدتی با درمان‌های پدر و دعاهای مادر و نذر و نیازهایش آن چشم دیگر را هم به دنیا گشودم. خدا به من رحم کرد وگرنه حالا دنیا را با یک چشم می‌دیدم اما حالا با ۲ چشم می‌بینم.
اخوان تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود به پایان رساند و فارغ التحصیل هنرستان صنعتی شد اما گرایش به هنر و موسیقی قسمتی از فعالیت های عمده دوران کودکی اش بود. چنانکه خودش می گوید: مشکلی که من داشتم در ابتدای کار پیش از کار شعرم این بود که پدر مردی بود که به قول معروف قدما روی خوش به بچه نمی خواست نشان بدهد؛ یعنی اخم ها در هم کشیده و از این قبیل و من مانده بود که چه کنم؟ پیش از شعر من با موسیقی سروکار پیدا کرده بود. پیش استاد سلیمان روح افزا می رفتم و نمی گذاشتم پدر بفهمد که من با ساز سروکار دارم چون می دانستم که او حتی برادرش را وادار کرده بود که تارش را دور بیندازد و کار نکند.
هرچند که پدرش معتقد بود که صدای تار همان صدای شیطان است و او را از موسیقی باز می داشت اما زندگی اخوان ثالث با هنر و موسیقی درهم آمیخت و در شعر و شاعری نیز در منزل به آن علاقمند بود. پدرش از آنجایی که به شعر علاقه داشت، انگیزه لازم در پسرش به وجود آورد و در این مسیر معلمش پرویز کاویان جهرمی نیز از او حمایت می کرد. چیزی نگذشت که اخوان در ۱۳۲۳ خورشیدی سر از انجمن ادبی خراسان درآورد و با بزرگان آن روزگار همچون نصرت منشی باشی شاعر خراسان از نزدیک آشنا شد. اخوان درباره این شاعر می گوید: هر وقت شعر مرا می شنید می پرسید تخلصت چیست؟ او واجب می دانست که هر شاعری تخلصی داشته باشد و من نام دیگری نداشتم. سرانجام خودش نام «امید» را به عنوان تخلص بر من نهاد.
تهیه و تالیف: محمدحسینی باغسنگانی
روایت و اجرا: بهروز رضوی
------
♻️ گسترش دهیم و برای علاقه مندان ارسال کنیم ...
Ⓒ This file is unique and is from the archive of the Chiragdaran collection.
By Mohammad Hosseini Baghsangani
به مجموعه "چراغداران" بپیوندید:
🔹 چراغداران: t.me/Chraghdaran
🔸گروه چراغداران: t.me/cheraghdaran
🔺سخن و سخنوران: t.me/SokhanoSokhanvaran
🏛 دوربین: t.me/DourbinTarikh

Пікірлер: 8

  • @A.Graphic.369
    @A.Graphic.36929 күн бұрын

    روحش شاد این شاعر خوب ایران زمین

  • @adambarfi8258
    @adambarfi82589 күн бұрын

    great

  • @Cheraghdaran

    @Cheraghdaran

    9 күн бұрын

    Thanks

  • @shapoorfallahparvar2556
    @shapoorfallahparvar255628 күн бұрын

  • @nassernasser879
    @nassernasser87922 күн бұрын

    زنده‌یاد م.امید بیش از ۶۰ سال قبل، همان پيش‌بينیِ درست را کرد که شادروان احمد کسروی بیش از ۸۰ سال قبل کرده بود.

  • @Cheraghdaran

    @Cheraghdaran

    22 күн бұрын

    درود فراوان

  • @saadykohanim7489
    @saadykohanim748929 күн бұрын

    در حین احترام به ایشان من نمیفهمم و یا نمیدانم که چرا ایشان زمستان را در زمان شاه توصیف میکند و یا چرا خانه اش در زمان خمینی آتش نگرفته و یا میخواهد در زمانی دنبال سرکوهی برای فریاد کشیدن ‌یا رفتن به سفری بی بازگشت برود که امروز به مخیله اغلب ایرانیان نمیگنجد! خدایا ما بزرگی میخواستیم تا ما را بر علیه تبلیغات همسایه شمالی و بقیه گلوبالیست ها واکسینه کند ولی نه ما را به آن سو و به این منجلاب هول بدهد!!!

  • @Cheraghdaran

    @Cheraghdaran

    28 күн бұрын

    اخوان شاعر را با اخوان سیاست مدار جمع نبندیم بهتر است... به قول شما سفری بی بازگشت است

Келесі