هیو هفنر کسیه که با دخترا معروف شد با دخترا پولدار شد و با دخترا هم مرد. این مرد بخاطر ثروتش، ارتباطاتش با خانوما و مطالبی که تو مجله پلی بویز منتشر میکرد هم طرفدارای زیادی داشت هم منتقد های زیادی داشت
ولی صرف نظر از اینکه هیوهفنر فرشته بود یا شیطان چیزی که من امروز میخام روش تمرکز کنم زندگینامه و بیزنس چند میلیون دلاریه که با هوش هفنر و زیبایی دختران پلی بویز ساخته شد پس اگه موافقین ممنون میشم که بالایک و سابسکرایب با ادامه این ویدیو با من همراه باشید .
هیوهفنر سال 1926 تو یک خونواده پروتستان دنیا میاد
پدر مادرش به قدری مذهبی بودن که نه تنها مشروب خوردن و سیگارکشیدنو به شدت منع میککردن حتی به هیو اجازه نمیدادن که اخرهفته ها بره سینما چون میترسیدن براش بد آموزی داشته باشه
هیو که بخاطر سختگیری پدر مادرش دوستای زیادی هم نداشت اوقات تنهاییشو تو خونه مشفول کاریکاتورکشیدنو کمیک درست کردن میشد . بعد از اینکه تو رشته روانشناسی فارغ التحصیل شد بخاطر استعدادش توطراحی، تو مجله اسکوعر کارپیدا کرد. این مجله رو نسل جون تمرکز کرده بودو در مورد موضعات مختلفی مثل لباس های گرون قیمت، ماشین های اسپرت ،کالاهای لوکس دخترای خوشگل مطلب منتشر میکرد
بعد از یک مدت، هفنر که خودش تولید محتوای بخش قابل توجهی از مجله رو دست داشت، از ریسش میخوائ که حقوقشو پنج دلار بیشتر کنه. ولی ریسش زیربار نمیره . هفنرکه کم کم متوجه طرز کار این فرمول موفقیت میشه ، تصمیم میگیره مجله خودشو راه بندازه. سال هزارونهصدو پنجاهو سه چند تا سرمایه گذارپیدا کردو درمجموع هشت هزار دلار برای مجله جدیدیش سرمایه جذب کرد . طبق تجربش متوجه شده بود که عکس های مد و فشن و خانوم های نیمه برهنه بیشترین بازخوردو تو مجله داره و باخودش فکر کرد چی میشد اگه بیشتر مطالب مجله موضوعی باشه که بیشترین طرفدارو داره، این طوری شد که ایده پلی بوی به ذهنش رسید . چیزی که مجله پلی بوی رو منحصر به فرد میکرد صرفا محتوای مناسب بزرگسالش نبود . اون ترکیبی از مطالب پر طرفدار از مدو فشن و سبک زندگی لاکچری رو به همراه باکیفیت ترین عکس ها و با بهترین کیفیت چاپ منتشر میکرد.
تو اولین نسخه پلی بوی عکس های مختلف از مرلین مونرو بازیگر محبوب دهه پنجاخ میلیادی رو دویست دلار میخره وبا مطالب دیکه اونارو اماده چاپ میکنه . جالبه بدونین که مطالب اولین نسخه مجله رو روی میز اشپز خونش ادیتو صفحه بندی کرد
هفنر حتی تو خوابش هم نمیتونست تصور کنه که اولین نسخه مجلش که تا حالا هیج اسمی و هیچ سابقه ای ازش وجود نداشت تو مدت کوتاهی بتونه 55 هزار نسخه بفروشه.
قیمت هرمجله اون زمام پنجاه سنت بودو از فروش اولین نسخع تونست بیستو هفت هزار دلا درامد بدست بیازه البته که درآمد اصلی مجله از تبلیغات بدست میومد. بعد از انشار چهارمین نسخه مجله تونست یک دفتر مناسب تو مرکز شهر اجاره کنه تو هر شماره نسبت به شماره قبل تیراژ بیشتری ازمجله ها فروش میرفت و خیلی زود به یک میلیون چاپ تو هرنسخه رسید
وقتی سال هزارو نهصدو پنجاهو نه از همسرش طلاق میگره به واسطه کاری که داشت و ثروتی که بدست اورده بود با خیلی از مدل های اون زمان رابطه دوستی یا عاشقانه داشت. یک روز یکی از دوستاش بهش میگه هیو خوشبحالت زندگی تو مثل رویا میمونه همه ارزو دارن مصل تو تو کارشون موفق باشن ماشین لوکس سوار شن با دخترای خوشگل بگردنو زندگی تجملاتی داشته باشن. همین جملات یک ایده ای به ذهن هفنر میروسنه با خودش میگه اگه مردم دلشون میخواد همچین زندگی داشته باشن چرا همینو تو مجلات بهشون نشون ندیم از اون زمان خودش تبدیل میشه به چهره اصلی مجله پلی بوی که دورو برش پر شده از مدل های خوشگل