گوش دل وا کنید ای همه عاشقان - مداحی سنگین و دلسوز محرم سال ١٣٨٧ - حاج حسین سیب سرخی
گوش دل وا کنید ای همه عاشقان
میرسد نغمه زنگ یک کاروان
ز حال و روزشان بی تابم ای دل
به فکر خواهر اربابم ای دل
تموم ترس من قحطی آبه
به فکر کودکت بی خوابم ای دل
خواهری گریون گشته دو چشمانش به یاد حرف‌های آخر بابا
کربلا زینب یاور و یار تو میون اهریمن بی کس و تنها
التماست میکنم برادر جان بیا و برگردیم شهر مدینه
دلهره دارم که زینبت روزی تو رو به زیر دشنه ها ببینه
حسین، وای، وای، وای
این سفر آخرش درد و رنج و بلاست
قتلگاه عشاق دشت کرب و بلاست
خدا تو رو ازم یک وقت نگیره
که بی تو خواهرت زینب میمیره
پس از تو زندگی عین عذابه
ز کینه عدو زینب میمیره
بوی هجران و جدایی می‌آید، بگو که از پیشم نمیری آخر
وعده‌مون این بود همیشه و هر جا کنار هم باشیم تا روز محشر
چی شده حالا قصد سفر داری، اونم تک و تنها بدون زینب
یا حذر کن از رفتن و یا اینکه ببر مرو با خود به جون زینب
حسین، وای، وای، وای
شبها خواب میبینم که به غم میشینم
زیر نعل مرکب تن تو میبینم
میبینم اکبرت شد ارباً اربا
حیفه که جدا شه دست‌های عباس
قاسم بن الحسن سینه‌ش شکسته
دختر به زیر مشت و لقده
خیمه در بین شعله های غم غارت گوشواره شده چه آسون
میشود تا رخ به خواهرت زینب ز ‌بی حیایی عدوی ملعون
خیزران میزد عدو به لبهایت به پیش چشم بچه‌هات برادر
تا نگردیده به خواب شبم تعبیر بیا و‌ برگردی به جون مادر
حسین، وای، وای، وای
این دل بی دلم شده دریای غم
منتظر نشسته تا بیاد محرم
از غم‌‌های حسین در سوز و دردم
کاش بشه محرم دورش بگردم
آروم آروم دیگه وقت عزاشه
پیراهن مشکی‌مو آماده کردم
کاش محرم شم زائر دربارت بیام کنار اون ضریح شش گوش
اینقدر بر سینه‌ام بکوبم تا ز داغ تو گردم همونجا بیهوش
روز عاشورا تو قتلگاه تو سرم را بشکونم ز داغت ارباب
سینه خیز آیم رو به روی گنبد با روی خونی اونوقت منو درياب
حسین، وای، وای، وای