گلشیری

Пікірлер: 14

  • @susansarmadi1020
    @susansarmadi10204 жыл бұрын

    درود بر شما جناب بهنود بسیار بهره بردم روح این هنر مند بزرگ شاد 🌹🌹🌹

  • @farzadsepahani8745
    @farzadsepahani87453 жыл бұрын

    روح پر فتوحت بر سر مملکت سایه افکنده بزرگمرد

  • @jafarmardani6730
    @jafarmardani67302 жыл бұрын

    ♥️♥️♥️♥️♥️

  • @user-en7zz9wk6w
    @user-en7zz9wk6w3 жыл бұрын

    من می پرسم: آزادی یعنی چه؟ و تو می گویی : یعنی جفتک پرانی الاغ ها در طویله. و من به ولتر می اندیشم که بر سر انقلابیون فرانسه فریاد می کشید : من حاضرم جانم را بدهم تا دشمنم بتواند حرفش را بزند. و براستی آیا آزادی چیست ؟ تو چه چیز را می خواهی ثابت کنی ؟ می خواهی بگویی بشر بدون نان می تواند زنده بماند ؟ و من می خواهم بگویم آزادی هم چیزی کمتر از نان نیست، که اگر آزادی نباشد، آن یک تکه نان عرق جبین آدم هم حُنّاق می شود توی گلویش. و می خواهم به یادت بیاورم مردمان چند کشور تسخیر شده ی آلمان در جنگ جهانی دوم را که چگونه به خاطر صد گرم ژامبون یا کره یا نان، حیثیت انسانی خودشان را می فروختند و به دریوزگی روی می آوردند. مردم ِ سرزمین من، البته، آنگونه نیستند و در هیچ زمان و زمانه ای ، آبروی فقر و قناعت را نبرده اند و همیشه از قید زر و زور و تزویر ، رهاتر از پروانه ها بوده اند. و آیا می انگاری آزادی چیزی جز عدالت در آزادی است؟ این که تو فقط آزاد باشی هر آنکه چون تو می اندیشد و من و ما نه، چه معنایی می تواند داشته باشد؟ آزادی برای یک نفر هیچ فرقی با استبداد برای همه ندارد. و راستی مگر چقدر فاصله هست میان آزادی و استبداد؟ همین که تو بگویی من ، خودم ، فقط خودم ؛ آزادی می میرد و نطفه ی استبداد بسته می شود . آری ، استبداد پیش از آنکه فکرش را بکنیم شکل می گیرد و آزادی پیش از آنکه فکرش را بکنیم می میرد. پاسداری از آزادی وظیفه ی نانوشته ی همگان است. هم من، هم تو ، در تولد آن و در مرگ این ، مسئولیم. تولد ِ استبداد یک حرکتِ بطئی و تدریجی نیست ، چشم که باز کنی می بینی که غول استبداد با چماقی در دست یا خنجری در پشت ، ابروانی در هم رفته و لبانی تاب داده و دهانی کف آلوده ، منتظر است تا تو حرفی بزنی که وی را خوش نیاید . این چماقدارِ کوته فکرِ متعصب ، افرادِ لال و کور و کر را بیشتر می پسندد تا اذهان کاوشگر . و سراسر تاریخ بشری ، خصوصاََ صفحات غم بار ِ تاریخ مملکتمان ، از خون اندیشه هایی سرخ است که غول کج فکرِ استبداد ، پرپر کرده است. آزادی اما بناگهان متولد نمی شود. چه خون دل خوردن هایی نیاز است ، چه شب بیدارماندنهایی می طلبد و چه اشکهایی و چه صبوری هایی تا ذره ای از آزادی پا به میدان ِ این دنیا بگذارد. آزادی ایی که من می گویم زاده ی شک است ، زاده ی ندانستن ها. و به همین دلیل است که می پرسم و می پرسم و می پرسم. اما دانای کُلّی ، عالِمِ همه چیز دان . تو به قطعیتی ایمان داری که - حداقل بعد از انیشتین- دیگر مثل ادوار قدیم ، حاکم یکّه تاز جهان اندیشه ها نیست . در ذهن تو همه ی راه ها به خودت ختم می شوند.تو به هر چه که می نگری خودت را در آن می بینی.اصلا کم مانده خدا بشوی! فرعون هم دیکتاتوری بود که خود را خدای جاودان نامید.نکند فرعون وار ، هوای جاودانگی پیچیده باشد در سرت؟ هان ؟ خودت را مومیایی نکنی ؟ مگر نمی دانی که درون موزه ها دیگر جایی برای تو باقی نمانده است؟ و در آخر می خواستم بگویم من و تو میهمان دو سه روزه ی این دنیای کوچکیم. نه تو می مانی و نه من. آنچه ماندنی است ورای من و توست،باور کن. جاودانگی برای پرنده ایی معنا دارد که رها باشد. برای پرنده ی اسیرِ گرفتار در قابِ قفس ، نه تنها پرواز که جاودانگی هم از معنا تهیست . و باور کن پرنده ی قاب گرفته ، فقط تصوّر باطلی از پرنده است ، نه خودِ آن پرنده . باور کن . بخشی از مقاله ی پرنده قاب گرفته/ نوشته ی محمدرضا پریشی / کتاب خط قرمز / مجموعه مقالاتی درباب ازادی اندیشه و بیان / نشر قطره / چاپ اول ۱۳۷۸

  • @siavashkhazali5842
    @siavashkhazali584223 күн бұрын

    اگر گلشیری علاقه مند به آموختن بوده لفظ شاگرد صفتی صحیح است. شاگرد طلبی به معنای تمایل به مرید یا شاگرد داشتن است! کاملا منظور بهنود را نمیتوان متوجه شد.

  • @mrnikfal
    @mrnikfal4 жыл бұрын

    سلام بد نیست یک قسمت را هم راجع به شهرک اکباتان بسازید

  • @zanmanur5203
    @zanmanur52034 жыл бұрын

    یک مشت آدم از خود راضی و بسیار متکبر شده بودند قشر روشنفکر جامعه ایران، یک از ایشان هم همین جناب هوشنگ گلشیری، ال احمد هم پخی بود مثل ایشان، و آن موقع که باید نقش یک عمر غرور خود را بازی کنند رفتن پشت خمینی شان ایستادن!!!

  • @farzadsepahani8745

    @farzadsepahani8745

    3 жыл бұрын

    تو از این ازاد مرد چه میدانی ؟ میگود عشق به اموزشش بمانند ال احمد بود ،نه تفکرش !

  • @manifarnoud2731

    @manifarnoud2731

    3 жыл бұрын

    هوشنگ گلشیری و نویسندگان رفتن پشت خمینی؟ از بین پنجاه و سه نفر اعضای کانون نویسندگان و چهار هئیت دبیران تنها پنج نفر رفتن پشت خمینی که گلشیری جزو اونا نبود، بر چه اساسی قضاوت می کنین وقتی سندی ندارین؟🤔

  • @danisattar9325

    @danisattar9325

    Ай бұрын

    ​@@manifarnoud2731سند می خواید؟.... اینم سند: گلشیری به اعتراف خودش تا مغز استخون توده ای بود و سند خط امامی بودن حزب توده هم نشریه نامه مردم از پنجاه و هشت تا شصت و دو