EP 07 | از رنج بزرگ تا کار بزرگ: پیدا کردن امید زیر تاریکی آوار
“زلزله بم خانواده، خانه و هر چه داشتم رو گرفت و به جاش انگیزهای داد تا براتون از امید بگم”.
این بایوی مهمون قسمت هفتم رادیو زیه، ریحان جعفریزاده- روانشناس بالینی. کسی که تو سن چهاردهسالگی، خانواده عزیزش رو در زلزله بم از دست میده و بعد از گذشت اینهمه سال، رنج بزرگش رو به کار بزرگتری تبدیل کرده. ریحان تو این قسمت برامون از تروما و مسیر سوگواری میگه؛ اینکه چطور تو دل تاریکی، نور رو پیدا کنیم و به سمتش بریم. شنیدن این اپیزود برای همه ما که ماهها ترومای جمعی رو تجربه کردیم، پر از آگاهیه.
اگر رادیو زی رو دوست دارین، حتما حمایتش کنید و به دوستانتون پیشنهادش بدین؛ تو هر کانالی که میبنیید و میشنوید سابسکرایب و نوشتن نظرتون به ما کمک میکنه بهتر و بهتر بشیم.
ما رو تو اینستاگرام دنبال کنید:
reyhan.jafarizadeh
ghazalehghaffary
radio.zee
نسخه تصویری پادکست:
/ @ghazalehghaffary
اسپانسرشیپ، پیشنهاد مهمان و همکاری:
Radio.zee@yahoo.com
Пікірлер: 57
این پادکست بسیار با ارزشه. واقعا ممنوونم بابت این تلاش و وقتی که می ذارید
ای کاش موضوع پایان نامه و مصاحبه ای که با دختران بازمانده بم داشتن رو هم به صورت ویدیویی منتشر میکردن چقدر جالب میشد
پادکست رادیو زی باید میلیونی دیده بشه ،به امید اون روز 🤍 راهت و قلبتون پر از نور عشق ریحانه و غزاله ی عزیزم 🫂🥹
غزاله ازت ممنونم بخاطر رادیو زی..من این چند وقت هرروز صبحم با گوش دادن به رادیو زی گذشت و متوجه این قضیه شدم که این سختی هایی که دارم میکشم تو زندگی آدمای مختلف با نوع های مختلف بوده و هست و اونی که کم نیاورده و ادامه داده چقد لذت رسیدن براش شیرین شده..مرسی از تو و مهمونای دوست داشتنی ت❤
ریحان عزیزم تو فوق العاده ای . افتخار میکنم به وجود ارزشمندت . روح خانواده ی عزیزت شاد و ممنون از تو غزاله جان بابت بستر سازی برای شنیدن همچین دختران قوی و بی نظیری :)
مرسی غزاله عزیز بابت حضور قشنگت در دنیا ... خیلی دلم میخواست ریحان عزیز جز مهمونای پادکست قشنگت باشن و واقعا ذوق کردم از دیدنش و شنیدنش 🌞🤍
ممنون با زحمتی که می کشید دو بانو گرامی ❤❤❤❤❤
مرسی غزاله. مرسی ریحان. یکی از بهترین اپیزودها بود. ❤
این گفتگو باعث شد من کسی را بعد سالها ببخشم ممنونم
غزاله جون واقعا کارت عالیه همه رو میبینم و گوش میدم و لذت میبرم❤🌹پر توان و پر انرژی باشی 🌺
واقعاً ممنون از هردو عزیز که این اپیزود بی نظیر رو ساختن واقعاً با دیدن این قسمت احساسات عمیقی رو من حس کردم امّا چیزی که لذت بخش بود امید بود که در تک تک جملات میشد حسش کرد مرسی از هردو عزیز
لذت بردم از دیدن و شنیدنش، ممنون از تو غزاله جان❤
چه آرامش قشنگی دارن 😊❤️
خیلی عالی و تاثیرگذار بود؛ ممنون و با آرزوی موفقیت ❤
غزاله جان مثل همیشه عالی بود
سلام خیلی عالی بود غزاله جان واقعا بهترین ها دو پیدا میکنی و بهترین ها رو به اشتراک میزاری دمتون گرم
💐💝
مرسی واقعا برای این مصاحبه
عالی بود. الهام بخش و به شدت تاثیر گذار🌞❤❤
چقدر گریه کردم با این قسمت...
من کلی با این ویدیو اشک ریختم🥺 ترومایی که من تجربه کردم به عظیمی تجربهی ریحان نیست اما در تجربهی اون خلأ درونی تشابه داریم. از بچگی رویای پزشک شدن داشتم. پدرم کارمند علوم پزشکی بود و بخاطر دیدن تفاوت منزلت و درآمد قشر پزشک با قشر غیرپزشک، همیشه ما رو تشویق میکرد که اون سمتی بریم. خب این جو و اون تشویقها و خانم دکتر شنیدنا در کنار نمرات خوب من و تلاشی که برای درس خوندن میکردم باعث شد که در نهایت رشته تجربی رو انتخاب کنم. رویای پزشکی در ذهن من خیلی شاخ و برگ دار شده بود و جا برای هیچ رویای دیگهای باقی نمونده بود. اون ذوق هنری در من کور شده بود و همه چی رو در کنار پزشکی دوست داشتم و هیچی نمیتونست جای اون رو پر کنه. وقتی به کنکور رسیدیم، من میدیدم که آدم اون مدلی درس خوندن نیستم، میدیدم که اصلا رویای صرف برای من انگیزه درس خوندن ایجاد نمیکنه اما دست کشیدن از رویایی که تنهاش انقدر تنومند شده بود مساوی بود با گم گشتگی من. ۵ بار متوالی کنکور دادم و هررر بار به دلیل اضطرابهای پنهان و کمال طلبی و البته رویایی که عاریهای بود، رتبهام بین ۳۰-۴۰ هزار میشد و من بازم دست بردار نبودم. کنکور ۱۴۰۰ دقیقا یک ماه مونده بود به کنکور، شروع کردم درس خوندن انقدر که شبا با گریه میخوابیدم و همون سال رتبهام شد ۱۹ هزار و دقیقا همون سال فهمیدم که این میدون جنگ مال من نیست. رو به رو شدن با ترس بزرگ زندگیم اتفاق افتاد و من گم شدم؛ به معنای واقعی کلمه. دیگه نمیدونستم کی هستم، چی میخوام، چی دوست دارم و کجام. کاملا وسط مه گیر افتاده بودم. خیلی سخت بود غزاله، خیلی. اون بحران هویتی که هنوزم درگیرشم واقعا ترسناک بود اما من با حتی کوچکترین کورسوی امیدی دست از تلاش برنداشتم و همچنان در مسیرم و دارم ادامه میدم. ۲۳ سالگی رفتم دانشگاه و ترجیح دادم در یک مسیری قرار بگیرم و با آزمون و خطا راهم رو پیدا کنم. بازم ممنونم ازت❤ این پادکست مورد علاقه منه و تا میبینم اپیزود جدید اومده، روزم ساخته میشه
مرسی از ریحان و غزاله عزیز حرف هاتون خیلی به دل نشست و قشنگ بود😍👌🏻هر جا که هستین سلامت باشین و حال دلتون خوب❤️🌱
ممنونمم ازت ❤❤
چقدر قشنگ بود ❤
Thank you both for this inspiring video. I really needed to hear these words .
بی نظیر بود 🥲👌🏽🤍
فقط میتونم بگم عاااالی بود ،در عین حالی که قلبم مچاله شد ،امیدو پیدا کردم❤❤❤❤🙏🙏🙏
گاهی فکر میکنم سهم نور خوم رو برای امروزم برداشتم و حالا چطور میتونم این رو به جهان به شیوه خودم برگردونم ... و این تاثیر این اپیزود برای من بود ممنونم از این نور و امید و توعزاله عزیزم که همچین بستری رو فراهم کردی وبا تمام مشغله هات ادامه میدی🦋 خیلی برامون ارزشمنده♥
غزاله و ریحان هردو محشرید، ببین محشرا عاالی اولین ویدیوییه که از رادیوزی میبینم و راستش اولش گفتم چه خبره یه ساعت اما واقعا الان میتونم بگم ارزش حرفاتون خیلی بیشتر از یک ساعت زمان بود، هزار برابر یک ساعت چیز یاد گرفتم و ازز صمیییم قلبم خوشحالم که از طریق uwc تونستم باهات اشنا بشم غزاله، یکی از بهترین اتفاقای زندگیمه قطعا امیدوارم هردوتاتون رو موفق تر از اینی که هستید ببینم
با اینکه اوایل کرونا داستان ریحان عزیز رو شنیده بودم اما باز هم دیدم و شنیدم. و استفاده کردم. من هم تجربه تروما اما به شکل دیگه ای داشتم و حرفشون رو کاملا قبول دارم. که با برون ریزی و صحبت درمورد اتفاق پیش انسانهای امن حال ادم بهتر میشه. و برای من از اون لحظه مات شدن تا پنج ماه طول کشید ولی با سه بار صحبت کردن. ❤موفق باشید غزاله جان از دیدن شما و ریحان درکنار هم لذت بردم چون هردوتون رو خیلی دوست دارم ❤️✌️🫀
Writing it in english although that I know our own language describes my feelings the best but you know this platform needs english! Sooo… I watched this episode on my way to work and as always you made my day! You made me think deeply about life and my role in it… I am so thankful for knowing beautiful souls and minds in our world and having the opportunity to watch you on this platform♥️
مرسی غزاله❤❤❤
غزاله جان در زبانم نمی گنجه که بهت بگم چقدر رادیو زی پادکست مفیدیه👌🏽👌🏽👌🏽❤️
چه حضور با شکوهی . ممنون که تجربه تون رو با همه ما به اشتراک میگذارید .ممنون غزاله زیبا برای سوال های خوبی که از مهمون هات ،خصوصا در این قسمت پرسیدی ،بسیار راه گشای روزهای سخت هممون هست 🍃❤️
غزاله جونم مرسی برای این گفتگوها❤❤❤😊😊😊نمیدونی چقدر نگاهم عوض شد تو دوره ای تو بدترین حالم بودم و هیچ امیدی نداشتم و این گفتگو چه تاثیری روی من گذاشت و انگار در امیدی برام باز شد😊😊❤❤❤ مرسی که اینقدر خوبی ❤❤❤❤
تو یه حال روحی خراب این ویدعو رودیدم و چقدر گریه کردم با تک تک صحبت های خانم ریحان. واقعا نمیدونم چی بگم... زبانم بند اومده از قدرت این خانم
Dear ghazale & reyhan , I really appreciate you and enjoy a lot from this video ❤🥰
Thank you ❤
Thank you both for this amazing talk ❤
جدای از اینکه چقدر اپیزود خوبی بود، کاش هیچ وقت این بلیز سبز رو از تنت در نیاری 🫠
سلام من مریم هستم، ساکن بم و بااینکه دوساله بودم در سال زلزله و اتفاقات بعدش گریبان گیر من شد. تونستم ارتباط عمیقی با ریحان بگیرم. ممنونم ازت غزاله ی عزیزم.
کاش میشد ما هم تو بوک کلاب اییشون عضو شیم :)
واقعا خیلی خوب بود، برای من مهمه این موضوعات و خیلی خوشحال میشم هربار میبینم یکی دیگه هست که مثل من فکر میکنه... اطرافیانم زیاد هستن کسایی که میگن ما که کاری ازمون برنمیاد(مثلا تو بحث اتفاقات اخیر ایرات وقتی خارج از کشوریم) پس چرا حرف بزنیم هی بزرگش کنیم، پس چرا فلان کارو کنیم!!! و اینکه میگفتم شاید حرف تو باعث همراه شدن و یا باز شدن افق دید یه شخص بشه چرا که نه!؟ ولی اهمیت نداشت و خیلی ناراحت بودم... من مطمئنم ماها "ایراندختها" (که ایشالا یه روزی اسم کلینیکم میشه ایراندخت با افتخار) قطعا ایرانو جای بهتری میکنیم، حداقل برای نسلهای بعدی...انشالله که قدر بدونن... تنها ترسم اینه...نسلهای جدید به شدت سطحی نگر شدن...
👌👌👌👌
❤
امین ها بهترین موجوداته رو زمینن ❤
@aminmoozarmi8848
Жыл бұрын
😅
ممنون غزالهی عزیز و ریحان عزیزم❤❤ واقعا صحبتهاتون عالی بود🙏 در حال حاضر بخاطر مهاجرت پر از استرس و ترسم و حالم خوش نیست اما به خودم گفتم باید این اپیزود رو بشنوم چون ریحان و پیجش تو زندگی من خیلی تاثیرگذار بوده و هست. دوستون دارم. نمیدونم چطور شد که خواستم از احساسات این روزهام به شما بگم.
Awli bod🥺🫶🏼❤️
@samanpoorsiahbidi9510
Жыл бұрын
سلام غزاله عزیز مرسی بابت این پادکست عالی بود
ممنون بابت پادكست هاي خوبتون . فقط اينكه صداي مهمونتون خيلي بم بود و بعضي جاها واضح نبود.
غزاله جان خودت هم نابی
🤍
سلام به چشمان زندگی بخشتون 💚💚 سلام به نغمهِ خوش غزال و بوی خوشِ حضور ریحان من علیرغم علاقهای که به بیان داستان کودکیم داشتم، اما هیچوقت در فضای اجتماعی از داستان کودکیم نگفتم! ولی مسیر شخصی رشد و درمان رو براش پیش گرفتم، همیشه تصور میکردم جایی در مصاحبه ای، یه جوری، دارم تعریفش میکنم و انبوه آدمایی میتونن بشنون 🩷 من مرگ رو تجربه نکردم،اما هر ثانیه مردن در زندگی رو چرا! اینکه توی ۳ سالگی دنیای امنی برات نباشه و همونجا بفهمی که زندگی همش تنها لازمه پیش بره، مفهومی از پدر و مادر که با همه متفاوته، میزان تنش و بزرگ بودنی که یک بچه سه ساله میتونه تجربهش کنه🫠 روزای سختی که در تاریکی اتاق و عمق تنهایی بر یک کودک میگذرن، روزایی که بین دست و پای بزرگترا و دعواهای هر روزه شون بزرگ میشه، حیرت میکنی اگر برداشتهای کودکی مو بشنوی.... 🥹 که چقدر زندگی رو بهم یاد دادن این روزای سیاه! خانواده ای که از خشم روی هم تیزی میکشیدن، و نه اینکه فکر کنی این ساختار برای سکونت در حومه شهر باشه، هرگز، ما خانواده متوسط سطح بالایی هستیم، اما تجربیات کودکیم، مسیر زندگیم، میزان اضطراب های هر ثانیه تجربه شده، گاهی نشان ازین دارن که هیچ سطح اجتماعی و امنیتی نبوده، من خیلی دلم میخواد صدامو به گوش نوجوون ها و خانواده ها برسونم و نمیدونم چطور باید برای بیان جزئیات این زندگی شروع کنم تا کمک کننده باشه. دوستون دارم عزیزان من 💚🩷 ممنونتونم
هیچوقت اون سال رو یادم نمیره ما کرمان بودیم و فکر میکنم زلزله ساعتای ۵ صبح بود درست زمانی که همه خواب بودن و زلزله ی ۷ ریشتری مردم بم رو دفن کرده بود و واقعا روزهای بدی بود و بعد از چند ماه که رفتیم بم واقعا شهر صاف شده بود هیج خونه ای نبود و با اینکه بچه بودم ولی تا اون صحنه هارو دیدم اشکهام سرازیر شد نمیدونین اون شهر چه غمی همراهش بود و یادمه که مدرسه میرفتیم بچه های بم رو میاوردن کلاسهای ما و من چقدر دلم برای این بچه ها میسوخت انگار توی نگاهشون یک غم عجیبی بود و اون سال هیچوقت فراموش ما کرمانیها نمیشه ؛ پس لرزه هایی که چنان ترسی به وجودمون مینداخت که انگار شبها خواب و بیدار بودیم زمستون هم بود نمیشد بریم بیرون بخوابیم و شرایط سختی بود واقعا ❤❤❤
سلام مرسی ویدیو خوبتان اینستاگرام این خانم میشه بهم بدید
مرسی غزاله❤