چهلم شوهرم نشده بود /خیلی نیاز داشتم /لب ساحل با یکی آشنا شدم ...
Ойын-сауық
داستان از این قراره که یه دختر جنوبی که خیلی شیطون بوده بعد فوت شوهرش نیاز داشته و مجبور میشه بره لب ساحل تا با یکی آشنا میشه و آخر داستان براش خوب میشه
سلام دوستان من مریم هستم راوی کانال نجواگران داستان ،
خیلی خوش اومدید .
ما در کانال نجواگران داستان ، داستان های واقعی رو روایت میکنیم ،داستان هایی تلخ و شیرین که روزی اتفاق افتاده و بعد از گذشت سالها از وقوع اون اتفاق از همه مخفی مونده .
همه داستان ها کاملا واقعی هستند .
دوستان عزیز اگه از این سبک ویدئو ها خوشتون میاد لطفا کانال رو سابسکرایب کنید و زنگوله رو فعال کنید تا به محض انتشار جدیدترین ویدئو به شما اطلاع داده بشه .
همچنین اگر نظر ، پیشنهاد و انتقادی دارید لطفا برامون کامنت کنید و از ما حمایت کنید .
ما رو به دوستان خودتون معرفی کنید .
دوستان عزیز اگه دوست دارید که داستان شما از کانال شنیده بشه لطفا به آیدی تلگرام زیر پیام بدین .
@Najvagaranedastan12
• سوئیچ پارتی بودیم /قرع...
سوئیچ پارتی بودیم قرعه افتاد به نام صاحب مهمونی که شریکم داشت
• خونه دوست پسرم بودم/وق...
خونه دوست پسرم بودم از خونه که اومدم بیرون شوهرم جلوم در ایستاده بود
• دختری که دوسش داشتم وق...
دختری که دوسش داشتم وقتی عکس مادرش رو دیدم فهمیدم مادر خودمه
• داستان واقعی رابطه با ...
رابطه با زن دایی که ناراحتی دایی رد جبران کرد
#داستان
#داستان_واقعی
#پادکست_فارسی
#حکایت
#حکایت_های_زیبا_ایرانی
داستان
داستان_واقعی
حکایت
قصه_های_فارسی
داستان_عبرت_آموز
سرگذشت
پادکست
پادکست فارسی
قصه شب
روایت_زندگی
Пікірлер: 10
داستان جالبی بود
خوب بود❤❤❤❤❤
دوست داشتم
دوستان عزیز نظراتتون برامون ارزشمنده
باز هم از این داستان ها بزار لطفا
❤❤❤❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉
خوب کاری کردی
@Najvagaranedastan12
28 күн бұрын
ممنون که نظرتون رو کامنت کردین
❤❤❤❤❤❤❤
به خودت ظلم نکردی