ممنون. بسیار عالی بود. توصیف تون از جو سالن سینما و مسئول سالن خیلی جالب بود. من البته باید منتظر نسخه‌ی آنلاین باشم.

خیلی جالب توضیح دادید بسیار عالی. ادیت ویدیو هم خیلی جذاب بود

@cinema-v

2 ай бұрын

سلام و صد سلام ...بسیار عالی دمتون گرم بابت تعریفا...

بنظرم باران کوثری خیلی کلیشه ی شده دیگ

توضیح شما یعنی اینکه از این خانم یه قهرمان می‌خواستید ولی در واقع واقعیت نشون داده شد که یه خانم با سن ۵۷ سال هم میتونه تحت تاثیر یه مرد جون قرار بگیره و به فکر چیزی که قراره به سرش بیاد نباشه

@cinema-v

Ай бұрын

خیر..من بیشتر به نظرم شرایط جذاب موقتی که داشت و نتیجه ی دلبستگی به این شرایط معلق ( اطمینان به مرد جوان و فروشنده ی کافه) و زندگی جدید که مطمئن بود قراره خوب پیش بره ..به نظر ایده ی کلی نویسنده و کارگردان این فیلم تا همین جا پیش رفت و با افسردگی و یأس زن و کم لطفی که چه جامعه و جوان ها چه اطرافیانش بهش کردن تمام شد ..من از کارگردان ناامید شدم که دیدش در همین حد ماند باید بزرگتر به این قضیه نگاه میشد..ولی از سهیل مشتاقی انتظار نمیره ازین بیشتر بخواد نگاهی داشته به مسائل مجموعه ی فیلم هاش یه حد متوسطی رو دنبال میکنند توی هر زمینه ای

‏‪6:11‬‏ با مادرش دوست بوده خاله ی واقعی نبوده

@cinema-v

2 ай бұрын

عه دوست بودن ؟ آخه من فقط یکبار توی سینما دیدم این فیلم احتمالا یادم رفته

@drtannazebrahimiadib

2 ай бұрын

میلاد چی شد؟ چرا جواب تلفن‌هاش رو نمیداد

@cinema-v

2 ай бұрын

ببینید میلاد تا وقتی پول ( معتمد آریا) بود اون هم بود و کار رو جلو برد به محض بالا آوردن بدهی و قبض های پرداخت نشده میلاد غیب شد و‌تنهاش گذاشت و گرنه روزهای ولخرجی که همش بود .

@drtannazebrahimiadib

2 ай бұрын

ولی در یک جای فیلم گفت «دخترها معمولا بابایی هستن ولی من مامانی بودم و شما هم بوی مامانم رو میدید» و رفتن سر مزار مادرش.

@drtannazebrahimiadib

2 ай бұрын

@@cinema-v سپاس، من فکر کردم میلاد رو دستگیر کردن. در ضمن بعضی کامنتها حکایت از هم جنس گرا بودن میلاد داشت. چرا این نظر رو داشتن؟