سریال برگریزان - قسمت 123 - ورژن 90دقیقه ای
اوعوز و لیلا در کنار ساحل باهم صحبت می کنند. لیلا از اینکه او هنوز نجلا را فراموش نکرده و اینکه به خاطر خان هیچ زمانی نمی تواند از جیدا جدا شود، دیگر نمی خواهد به خانه باز گردد. نجلا با علیرضا تماس می گیرد و آنها را به شام دعوت می کند. اوعوز لیلا را به خانه می رساند و می رود. فرخنده تبلیغی که جم به روزنامه داده را می بیند. او تبلیغ را به یامان نشان می دهد و از اینکه جم با شوکت شریک شده ناراحت است. او سعی می کند ذهن یامان را نسبت به کار اوعوز عوض کند و او را متقاعد کند جیدا راست می گوید و اوعوز به او دروغ گفته. جیدا به خانه ی نجلا می رود و از او می خواهد با پدر و مادرش صحبت کند تا لیلا را متقاعد کنند خودش را معطل اوعوز نکند. او معتقد است اوعوز لیلا را دوست ندارد و فقط به خاطر عذاب وجدانش با او رابطه دارد. نجلا به او می گوید لیلا اوعوز را را ترک کرده و چند روز است به خانه بازگشته است. جیدا خوشحال می شود و خانه ی نجلا را ترک می کند. فرخنده با دفتر روزنامه ای که تبلیغ آپارتمان جم و شوکت را منتشر کرده، تماس می گیرد و توضیح می دهد خبر مهمی راجع به صاحب آگهی دارد. صدف در مزون منتظر آمدن شوکت است. ولی از او خبری نیست. خیریه هم وقتی متوجه می شود شوکت می خواهد با آنها به میهمانی نجلا برود، سعی می کند از او راجع به مشکلش با صدف بپرسد و.........
خلاصه داستان سریال برگریزان
علیرضا خان مردی متعصب، بافرهنگ و معتقد است. او بعد از بازنشستگی، به خاطر قبولی دخترش نجلا در دانشگاه استانبول تصمیم می گیرد به همراه خانواده اش به خانه پدری در استانبول نقل مکان کند. غافل از اینکه در این شهر، اتفاقات بسیاری در انتظارشان است و خانواده اش که به آن اهمیت زیادی می دهد، به خطر خواهد افتاد. خانه ی علیرضا ویلایی قدیمی است و قدمت تاریخی دارد. ازدواج پسرش باعث ورود فرخنده به این خانواده شده که رفتار و سبک زندگی اش با باورها و اعتقادات علیرضا تفاوت دارد و .....
برای تماشای سریالهای ترکی با دوبله ی فارسی، کانالهای ما را سابسکرایب کنید
@OTVDrama
@OTVGold
@OTVPlus
@OTVPrime
@EshgheMamnoo
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
Instagram : / otvfarsi
Telegram : t.me/+UMVWB4NFWCEyZGVk
/ otvf.farsi